غم سنگین سِمجی تمام ذهنم و حتی حس میکنم خون و استخوانم را اشغال کرده است . و عمیقا نمیدانم چه غمی . اما حس میکنم ؛ غم جُدایی . نه جدایی من از یک خاک معلوم . نه جدایی من از تو . و نه جدایی تَن از تن . جدایی انسان از انسان . دوری انسان از خودش ،دوری دو انسان که در پشتِ میز کافهای نشستهاند🤍🖇
فقط برای زیبایی خودت موهایت را شانه نزن ، گاهی مویت را شانه کن فقط برای خود مو ؛ او می خواهد مرتب باشد اما زبان سخن ندارد ، تو بر خال خالش دست بکش دندانت را مسواک کن فقط برای خود دندان ، او می خواهد تمیز باشد اما نمی تواند بگوید ، تو به او برس . به داد مخلوقاتی برس و کمکشان کن که توان تشکر از تو را ندارند . به مورچه ها غذا بده ، برگ درختان را نوازش کن ، خاک طاقچه را پاک کن ، اگر به مخلوقی کمک کنی و او در ازای کمک تو جای دیگر برایت جبران کند ، با جهان بی حساب می شوی ، اما اگر بی زبانها را آراسته کنی ، جهان به تو بدهکار می شود و بدهی خود را مانند تصویرت در آینه به تو پس می دهد . اگر یک مشت گندم به جهان بدهی ، جهان هم با همان حرکت دست تو مانند تصویر در آینه ، یک مشت گندم به تو می دهد ، با این تفاوت که مشت جهان بزرگتر است .
عکس چی مادیگه توانمون برای تاپیک بغلی از دست دادیم بزارش تا کو کو نکنیم
بعد چند سال زندگی سمی امسال تونستم روی پای خودم بایستم و تمومش کنم شنیدم شنیدم شنیدم حرف مردم رو ولی رها کردم هرچیزی که شادی از من وبچم گرفته بود امیدوارم برای همیشه کنار بچم شاد وخوشحال باشم💛
شرمنده ولی بیشتر از ۷ تا سیم کارت ندارم 😁 باافتخار کاربری هفتممه 😎 راااااااستی به مرگ خودم قسم خواسته هام و به داشته هام تبدیل میکنم 😍💞 یه روزی تاپیک چه طوری به اونی که خواستم رسیدم رو میزنم با افتخار ازش براتون تعریف میکنم🍷💜 تنها موجودی که با نشستن به موفقیت میرسد 🐔 مرغ است 😎