دخترم و ولی مث خودم نمیکنم بهش یاد میدم اولویت اولش فقط خودش باشه ی خانم موفق ایشالله ب پسرم یاد میدم تا قیل ازدواجش حامی خواهرش باشه انقد دوستش داشته باشه واسش وقت بزار ی برادری باشه پشتیبان خواهرش بعد ازدواجش هم اولویتش زنش باشه فقط
بخدا تمام مردا تفکراتشون سنتیه
شوهره خودم مثلا امروزیه تحصیل کردست تو تهران بزرگ شده سفر خارج رفته خانواده مادریش تفکراتشون بازه خارج رفته هستن اما در عمل میگه من مردم
اینقدر بدم میاد من همه اینارو از چشم مادر میبینم تو تربیت کوتاهی کرده
خواهر شوهرم دختر داره با پسرای مهدکودکش دوسته شوهرم به شوخی گقت از الان دوست پسر داری من دعواش کردم گفت اینقدر این حرفارو نزن بذار با جنسیت مخالف مثل جنسیت خودش باشه از الان نگیم نه وای نکن بذار فک کنه مانعی نداره براش تابو نشه خواهرشوهرمم گفت اره نمیخوام مثل خودمون بار بیاد میخوام دخترم کارایی که من نتونستمو بکنه
یعنی ببین هرکار کنی پسرا با قوانین کشور پیش میرن پاش بیوفته میگن بچه مال ماست تو حقی نداری مهرتو نمیدم اینجا نرو اینکارو نکن مخالفتم کنی دادگاه حقو به مرد میده
اگه دختردار شدم بهش یاد میدم همچی پول نیست بهش یاد میدم چشمش به دهن یه مرد نباشه بهش میگم حتی اگه هزار نفرم گفتن وای هنوز ازدواج نکردی تا وقتی که دانشگاهشو نرفته تفریحاشو نکرده دستش تو جیب خودش نبوده ازدواج نکنه بهش میگم وظیفه تو نیست همه رو از خودت راضی نگهداری این ملت از خداهم شاکین تو که بنده خدایی و....
پسردار که شدم بیشتراز ماشین و تفنگ براش عروسک میخرم بهش یاد میدم پدر مادرهرچیم عزیز زن وبچه عزیزترن بهش مرد بودنو یاد میدم نه نر بودن از پونزده سالگی میفرستمش سرکار تا بدونه پول دراوردن سخته تا یاد بگیره باید درست استفاده کنه جارو کردن ظرف شستن وبهش یاد میدم تا نگه مگه خانوما چکار میکنن و....
