مادر شوهرم همش منو با جاریم مقایسه میکنه .میگه قرار بود واس عرفان هم دختر معلم بگیریم ولی جور درنیومد.گاها این حرفا خیلی اذیتم میکنن بین منو جاریم خیلی فرق میذارن😔 منم دانشجوام21سالمه و رشتم روانشناسیه تو دانشگاه تبریز درس میخونم. مطمئنم بعد تموم کردن درسم میتونم آزمون استخدامی بدمو ی جا مشغول ب کار شم ولی این حرفاهم دارن اذیتم میکنن .خب یکی نیس بهشون بگه اگه معلم میخواستین چرااومدین خواستگاری من؟ گاهی وقتا باحرفاشون باعث میشن ازشون بدم بیاد
پسرخودشون هر دوشون چکاره هستن؟
بگو عرفان راضی من راضی ...
😁😁😁
اهمیت نده
انگار عروسو واسه شغلش گرفتن😡
مادر شوهرم میگه چون پسرم کارمند رسمیه خونه و‌ماشین داره همه التماسم میکردن که دخترشونو بگیرم ولی قسمت شد باتو ازدواج کنه و اینحرفا
مادر شوهر موجود عجیبیه؟ خواهر شوهر داری؟
ولکن حرص نخور
بگو‌ارفان راضی من راضی گور بابای ناراضی
والا حق داری امدی و ارمون قبول نشدی اونوقت چی مهم نباشه برات
ازحسادته چون تبریز روانشناسی میخونی
بعضیا عقل ندارن راحتن
روانشناس خیلیم عالیه
دیدی دارن توهین میکنن محل سگ بهشون نذار
عجب😒 بهش بگو اگه یکم صبر کنی منم شاغل میشم ایشالله فعلا این حرفاتون رو مخمه نمیذاره خوب درسم رو بخ نم تا شاغل بشم 😒 لطفا در گاراجتون رو ببندین 😐
خودش میگه قسمت
تو دیگه نمیخواد چیزی بگی
الکی هم حرص نخور
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
6 ثانیه پیش
6 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
