بچها ی لحظ بیایین

اروم باشید اولا که از بین رفتن کامل سلول های مغز رو میگن مرگ مغزی نه فلج مغزی دوما اینکه من به همه این ها فکر کردم و نظرم رو گفتم 

شاید شما نتونی در اینده چنین زندگی انتخاب کنی و چنین تصمیمی گرفتی 

اما من با توجه به همه این خرج و جو ها گفتم که من اگر همچین شرایطی برام بود نگه میداشتم 

اگاه تر از دکتر کسانی هستند که انسان شناسی خوندن اگاه تر از دکتر کسیه که به دین واقفه اگر با اون هاهم مشورتی بشه بد نیست 

منطق شما هم برای من قابل درک نیست 

میتونید اروم تر هم صحبت کنید شما نظرتون رو گفتید من هم نظرم رو گفتم دلیل نمیشه به کسی بپرید در نهایت خودشون هستند با توجه به عقیده ومنطق خودشون و باور های خودشون و سطح تحمل روحیه خودشون و وجدانشون تصمیم میگیرند 

روزتون خوش 

گلم درست متوجه نشدی، من گفتم عذاب کشیدن اون طفل معصوم ....، نه سختی پدرو مادر

برفرص پدرومادر تمام سختیهای مادی و روحی رو تحمل کنن

بچه چی؟ اگه هرلحظه تو نگاهش عداب رو ببینی، ببینی داره رنج میکشه اونوقت چی؟ 

وقتی اکسیژن به مغز نرسه سلول های مغز آسیب می بینن و از بین میرن بسته به اینکه کمبود اکسیژن چقدر طول کشیده آسیب وارده به مغز متفاوته. و بسته به اینکه کدوم سلول ها آسیب دیدن اثرش روی جسم متفاوته. فلج مغزی هم یعنی همین! قسمتی از سلول های مغز بخاطر کمبود اکسیژن از بین رفته. فرقش با مرگ مغزی اینه که توی حالت دوم کل سلول ها از بین میره!

و تمام مشکلات از وقتی شروع شد که علمای دینی به خودشون جرات و حق دادن توی هر زمینه ای دخالت کنند و نظر بدن بدون اینکه کمترین علمی راجع به موضوع داشته باشن از فلسفه و اقتصاد و مدیریت بگیر تا پزشکی و آموزش و هنر و موسیقی و ورزش و ... 

من حرف شما رو متوجه میشم اما اینجا برام سواله که ما از کجا میتونیم مطمعن بشیم اون واقعا درد میکشه کسی که کوره و هیچ وقت ندیده و حس نکرده چه دردی رو میتونه بکشه تا وقتی بدستش بیاره و بدونه توی درد بوده دوما اینکه هیچ جا گفته نشده این مورد قابل درمان  نیست من هم میدونم انسان نباید به خاطر احساساتی شدن تصمیم بگیره و همونقدر که نمیخواد درد بکشهو بکشتش ابهام داره که طرف اینطور برداشت شه که از سر وابستگی و خودخواهی بخواد موردی رو نگه داره که معلوم بشه درد میکشه یکی مریضی پروانه ای داره اون قشنگ درد رو حس میکنه فرق داره 

این  بحثی که میخوان اجرا کنن بهش میگن اتانازی یعنی مرگ اسان یا از روی ترحم وباید مطالعه بشه برای همین میگم اسی باید با کسایی که علوم انسانی و اگر خواست کسایی که علوم دینی خوندن علوم قضایی هم خوندن مشورت کنه 

یه قسمتی از موضوع اتانازی رو براتون میارم 

بررسی اتانازی از منظر حقوقی مبانی قتل ترحم‌آمیز وحقوق کیفری

قتل، یکی از جرایمی است که از آغاز خلقت بشر با او همراه بوده و همواره در طول تاریخ، یکی از بزرگ‌ترین جرایم محسوب شده که با اهداف مختلفی از قبیل انتقامجویی، انگیزه سیاسی و ... صورت می‌گرفته است.

اگر قتل عمد را کشتن عمدی یک انسان بدون مجوز قانونی بدانیم، متوجه می‌شویم که قتل ترحم آمیز، تمام عناصر موجود برای یک قتل عمدی را داراست.

براساس قوانین جزایی کشورمان این مسأله را باید در دو حالت بررسی کنیم:

1.موردی که انجام اتانازی بدون رضایت بیمار و تنها بر اساس صلاحدید کادر پزشکی انجام می‌شود. در چنین حالتی مسأله قتل یک انسان مطرح است و مسلماً انگیزه خیرخواهانه نیز نمی‌تواند باعث تبرئه ایشان شود. چنین عملی از مصادیق بارز قتل عمد است که قانون، مجازات قصاص را برای آن در نظر گرفته است.

2.موردی که انجام اتانازی با رضایت بیمار و خانواده وی صورت گرفته باشد و بیمار ‌قبل از فوت حق قصاص و اخذ دیه از طرف اولیای خود را ساقط کرده باشد، در این مورد برای رسیدن به پاسخ می‌توان از دو ماده قانون مجازات اسلامی استفاده کرد.

مطابق ماده 268: «چنانچه مجنی‌علیه قبل از مرگ، جانی را از قصاص نفس عفو نماید، حق قصاص ساقط می‌شود و اولیای دم نمی‌توانند پس از مرگ او مطالبه قصاص نمایند».

مطابق ماده 612: «هر کس مرتکب قتل عمد شود و شاکی نداشته باشد یا شاکی داشته ولی از قصاص گذشت کرده باشد و یا به هر علت قصاص نشود در صورتی که اقدام وی موجب اخلال در نظم و صیانت و امنیت جامعه یا بیم  تجری مرتکب یا دیگران گردد، دادگاه مرتکب را به حبس از سه تا ده سال محکوم می‌کند».

در مجموع می‌توان گفت: وجود رضایت بیمار به قتل خویش و انگیزه ترحم آمیز از عللی هستند که در این روند دخیل می‌باشند. هر یک از این دو موضوع در حقوق کیفری تحت عناوین  خاص و مستقلی بررسی می‌شوند. این عناوین عبارتند از:

1.تأثیر رضایت مجنی‌علیه، در ماهیت جرم و مسئولیت کیفری؛

2.تأثیر انگیزه نیک یا شرافتمندانه در ماهیت جرم و مسئولیت کیفری.

پس لازمه که اسی به یه تاپیک و پزشک و احساسات اکتفا نکنه و اگاهانه و انسانی تصمیم بگیره 

من کاری به پارت دوم حرفتون ندارم چون کلیشه هایی هست که قضاوت های نادرستی درباره یه گروه از افراد میکنه و این خودش حق الناسه همه افراد دینی بد نیستند 

به شماهم پیشنهاد میکنم درباره بحث اتانازی بخونید 

زندگي نباتييكي ديگر از مواردي كه گاهي در تعاريف آن را معادل مرگ مغزي مينامند،زندگي نباتي است، لكن اين وضعيت با مرگ مغزي متفاوت است؛ بدين توضيحكه زندگي نباتي از شايعترين عوارض بيهوشي ميباشد و در پي كما رخ ميدهد وعلي رغم اينكه شخص بيدار به نظر ميرسد، اما داراي حركات غيرارادي اعضاءاست و فاقد عملكرد ذهني و شناختي ميباشد. در وضعيت مذكور بيمار فاقدهوشياري بوده و از محيط اطراف و پيرامون خود آگاهي ندارد، اما چرخه خواب،بيداري، عمل تنفس و گوارش او طبيعي است. عملكردهايي همانند ضربان قلب،تنفس، فشارخون و غيره كه در اصطلاح پزشكي به عملكردهاي خودكار يا خودمختار بدن معروفند، در اين فرد بهطور معمول وجود داشته ولي فعاليت مغزي بهخصوصي ندارد.بنابر مراتب فوق حالت زندگي نباتي را نميتوان همانند مرگ دانست و بدينلحاظ احكام آن نيز با مرگ متفاوت است.این متن بخشی از کتاب حقوق پزشکی هستش 

من کاری به بحثهای اعتقادی ندارم، فقط ازروی عقل و منطق گفتم

اما شما که آدم معتقدی هستی اینو بدون که داری بااین حرفات روسرنوشت چن تا آدم تاثیرمیداری، باید مسیولیت عواقبش رو هم بپذیری،  هم تو این دنیا و هم اون دنیا 

اتانازی بحثی هست که بحث اعتقادی نیست من هم از روی منطق اون متن رو اوردم و حداقلش من رفتم سرچ کردم چون میخواستم این اگاهی رو به مادر اون بچه بدم که بیشتر تحقیق کنه شماهم به نظری که دادی و عواقب و تاثیراتش باش من در مقابل هر حرف شما دلیل و منطق اوردم و گفتید اعتقادی!

شما هم مواظب عواقب حرف هاتون باشید روز خوش.

الهی بمیرم برای دلت .نمیدونم واقعا چی درسته چی غلط .نمیدونم حکمت خداچیه .چقد ناراحت شدم

وای یعنی چی پشیمونن یعنی می‌خوان بمیره 💔

اون چه دکتر بی شرفی بوده که همچین روشی رو پیشنهاد داده.....

لعنت به زایمان طبیعی

عزیزم متاسفانه فوت شد چندین سالم زحمات خودشون و عذاب بچه هدر رفت دکتر میگفت که امیدی نیست به ادامه حیاتش تو ماههای اول فوت کنه بهتره زودم فراموش میشه 

الان خانوادش راحت فراموشش کردن یعنی؟