ما عقدیم چند ماه دیگه عروسیمونه
مادر بزرگم عمل کرده سه روزه دارم اصرار میکنم بریم پیش مادر بزرگم ناز میکنه امروز خستم امروز فلانم امروز بیسارم
امشب هرچقد بهش اصرار کردم نیومد و خستگی رو بهونه کرد
بعد بهم زنگ زده سالت ۱۰ که یه سر میرم قهوه خونه یه قلیون بکشم بیام
اما هنوز تو قهوه خونس با پسرای مجرد فامیلشون 😔😔😔
خیلی حالم بده😔😔😔
وای چه عیاش
یه فکری بکن
انتخابِ اشتباه
توروخدا از الان یه فکری بکن
داره مافیا بازی میکنه اونجا😔
من دوستیمو به خاطر همین رفیق بازیای دوستم تازه تموم کردم. همه میگفتن مجرده دیگه عیب نداره.
امان از دست مردا
باز خوبه ک شوهرت الکی نگفته خونه ام...
ساعت ۳ونیم هنوز تو قهوه خونس ؟دوران عقدو واسه اشنایی گذاشتن خب نمیخوام حس بدی بهت بدم ولی بیشتر فکر کن
اشتباهت همینجاست که التماس میکنی ، باید دستوری پیش بری نه خواهشی
من واقعا چه نقشی دارم تو زندگیش؟
این همه خودمو کشتم نیومد ک نیومد
چند شب تو هفته اینجوری تا دیر وقت میره مجردی؟
بهش بگو قلیون تو خونت بکش تنها لازم نیست بری قهوه خونه 😐
