اون موقع که اذیت میکرد مثلا خواب بودم زیپ رو بالشتی رو باز میکرد یا یه بار جلوی آینه بودم یه نوار ام دی اف رو زمین اتاقم بود انگار یکی بلندش کرد تق افتاد رو زمین این دو بار هم نصف شب بود و من توی یه خونه درندشت تنها
نمیدونم چرا همون موقع نمیترسیدم نیم ساعت بعد یهو میگفتم چیییییی چرا اینجوری شد