کابوس

خواب دیدم که نیمه های شبه ما هم رفتیم توی شهرستان بعد شبه و وتو ماشینیم  بیرون تویه کوچه ادمای دیگه ایم تو ماشیناشونن من توی خواب نمیدونستم چخبره و تو خواب واتس اپ چک کردم خبر شهاب سنگ دیدم بعد تو اسمونو گشتم مامان بابام ریلکس داشتن باهم حرف میزدن منم اسمونو دیدم چند تا چیز ریز تو اسمونه که همونجا تو اسمون منفجر میشن و هیجانی شدم و فکر کردم شهاب سنگا بودن بعد یکیشون هعی نزدیک تر شد نردیک تر شد تا خورد به ساختمون نزدیکای ما و اتیش گرفت فهمیدم موشکه و ما ماشینو روشن کردیمو رفتیم و به یه پارک رسیدیم و من هعی میگفتم به مامان بابابم که برگردیم تهران توروخدا اونا هیچی نمیگفتن زنگ میزدن به فامیلا هوای  اونارو بپرسن و من رفتم رویه نیمکت نشستم و زده بودم زیر گریه دوتا بچه داشتن نگام میکردن توی همون خواب و یهو تقریبا از خواب پاشدم و فهمیدم که خواب بوده بعدش نزدیک بود اسید معده بیارم بالا خیلی ترسیدم نمیدونم فک کنم نیم ساعته خوابیدم قبلش تو همین نی نی سایت بودم خداروشکر میکنم که خواب بود اون صحنه که موشکه نزدیک میشد و یهو اتیش گرفت یه حس ناامنی خیلی بدی بهم داد