ای خواهر
اون دختر کثیفی ک با شوهرم بود ازاول میدونست متاهله همش ب دروغ میکف من بهس پیام میدم من اصلت اوایل نمیوونستم کیه شمار نداشتم ازش شوهرکصافزتم میومد من کتک میزد بی هیچ مدرک حرف اون باورمیکرد
روزی ک پیداش گردم باهاش حرف زدم قسم میخورد ک نمیدونستم زن دارع فهمیدم ولش کردم فلان بسان اما دوماه ب طاهر بهم زدن و باز شروع گردن هیچوقت یادم نمیر روز سالکرد اروواجون بود زنگ زدم شوهرم چیری بخره
تلفن برداشت دیدم صدا دختز میاد باخنده میگف برو بابا توزن دادی بچه داری شوهرم گف داشت باشم تورودوست دارم من گریه م گرفت گریه میکردم باصدا بلند بادوستش میخندیدن و اون مرد بی شرف گذاشت تموم اون چیزا بشنوم اومد خونه و گریه کرد ک دوسش دارم گفتم هری ب سلامت تودوهفته حداشدیم
اون ب من بچع هام رحم نکرد اون زن کثبف میوونست بچه م هنوز یک سالش نشده بچه م تازه همون روزراه افتاد شوهرم دیگه ندید بدو بدو کردنای پسرمو
رفت پی هرزگیش
بعد طلاقم تامیومدیم خونمون شوهرسابقم میومد میگف برگرد دختر ول میکنم دختر هروز راجب من یچیز میگف این ادم کثیف ب من حرف میزد من نمیبخشم خدا هم نمیبخشه واگذارشون گردم ب خدا فقط
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
40 ثانیه پیش
داغ ترین های تاپیک های امروز
