2737
2734
عنوان

بیاین خاطره شب عروسیم براتون تعریف کنم ببینین بدشانس تراز منم هست😑

| مشاهده متن کامل بحث + 325134 بازدید | 1258 پست
عروسی منم قرارشد عروسی نگیریم وفقط برم ارایشگاه و اتلیه و چون همسرم پول زیاد نداشت از دوستم لباس ع ...

منم لباسم تنگ بود به زورپوشیدم 😐

فکرکنم مزونه لباسواشتباه فرستاده بود .طرح همون بودولی اندازه نه 

آرایشگرام وخاله هام به زورداشتن پشتشومیبستن 😐😅

راست میگن خاله مادرخود آدمه 🥺خاله الان بدجوربه حرفات وصدات نیازدارم .کاش میشد یه باردیگه زنگ بزنی وکلی نصیحتم کنی 😔 خاله تواین ۱سالی که خودت نبودی،صدات نبود،خیلی اذیت شدیم .روزای بارداریم وبعداززایمانم خیلی جای خالیت توی چشمم بود . نبودی که هی زنگ بزنی وبگی چی بخورم چی نخورم .نبودی که بیای  .مادردوم من 🖤خاله ی عزیزم ۶مرداد تصادف کردوفوت شد 😭اگه این امضاروخوندیدواسه ی آرامش روحش وخوب شدن حال دخترخالم دعاکنید 🖤
چرا اخه بهم خورد  دلیلشو نگفت

نه میگف خانوادم گفتن اگه تامیبینی دلت نمیتپه براش نگیرش میگف میترسم میگف یه اخلاق گوه دارم تونمیتونی تحملش کنی میدونم بعد 2ماه طلاق میگیری میری اولشم گف لابد خالم ومادرم وخواهرم صلاحمو میدونن که میگن نگیرش البته من انتخاب همون مادر وخواهربودم وازدواجمون کاملا سنتی کلی بلاسرم آوردن تواین 7ماه نشونی فقط سکوت کردم این شد تهش ففط فقط سپردمشون به اون بالاسری خواهرش یه روز قبل همه اینا دعواشد وقرارشد بهم بخوره داشتم گریه میکردم گف گریه حق نداری بکنی گف چیزی نیست که دردش یه ساله بعدیه سال هم دردش یادت میره هم حرف وحدیث مردم برات تموم میشه دعا کردم وهرشب میکنم که ازاین یه ساله ها نصیبش بشه خودش 37سالش بود ازدواج نکرده بود برادربزرگترشون 41 بود وسطی 36 نامزدمنم کوچیکترینشون بود که 34 بود هیچ کدوم ازدواج نکرده بودن برادرش انقدر پشتم حرف زده بود دعاکردم هیج وقت رنگ ارامشو نبینه که باحسادتش زندگی برادرشو خراب کرد 

آدمک خرنشی گریه کنی کل دنیا سراب است بخند.....    آن خدایی که بزرگش خواندی مثل توتنهاست بخند..... (دوستای مجازیم تروخدا هرکدومتون تونستید برای آرامش دل خستم دعاکنید) 

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

عروسی ما شام دادن از بس شوهرم عجله داشت اخرشا به زور وایستاد عروس کشونم ساده و سریع اقوام نزدیکم که تا در خونه اومدن گفتن عکس بگیرم گفت نه زشت تازه مامانم گفت امشب من اینجا بخوابم اگه اتفاقی افتاد باشم گفت من هستم مواظبم نذاشت شب حنا بندونماز لحظه شروع تا آخر رقصید 

2728
قول ازدواج نداده بهم و مال قبل ازدواجم هست اینو همسرم باهم رفیق بودن  همسرم عاشق من شده بود ول ...

متاسفانه اینا همه به خاطر سن کمته

توی این سنا آدم زیاد فاز عشق و عاشقی برمیداره

اگه واقعا عشق واقعی به طرف داشتی صدسال تن به ازدواج با کس دیگه ای نمیدادی الان که دادی محکومی به سازش

معلومه آدمی هستی که روحیه قوی نداری چون به خاطر خواسته دیگران خیلی راحت از خودت میگذری

چندسال دیگه سنت بیشتر بشه به تک تک اشتباهات پی میبری فقط امیدوارم بچه توی دلت تاوان اشتباهات شمارو نده

آهای طعنه زده چشم تووو به چشمای راسو            ستاد مبارزه با تبعیض علیه حیوانات                            دوستانی که تو امضاتون مینویسید کاربری برای دونفره،زور نزنید عزیزان ما باور نمیکنیم                    خسته از جانی که در قفسی به نام تن اسیر است🥀
اره واقعا من ازخدا فقط یه روز یه روز میخوام باوحید زندگی کنم حسرتش فک کنم تاعمردارم به دلم بمونه 4رو ...

چرا واسه همچین آدمی ناراحتی؟

آهای طعنه زده چشم تووو به چشمای راسو            ستاد مبارزه با تبعیض علیه حیوانات                            دوستانی که تو امضاتون مینویسید کاربری برای دونفره،زور نزنید عزیزان ما باور نمیکنیم                    خسته از جانی که در قفسی به نام تن اسیر است🥀
2738
یعنی جی دامادرفته دیگ بشوره مگه میشه؟ به خداتو این سایت چه چیزا که نشنیدم.واقعا داری جدی میگی؟

بله. کارهای باقیمانده رو انجام میداد.😐

امضامو بخونید کودکم کودک بمان دنیا بزرگت میکند!بره باشی یا نباشی گرگ گرگت میکند.کودکم کودک بمان دنیا مدادرنگی است،بهترین نقاش همکه باشی باز رنگت میکند... این داستان یکفرد واقعیست.دختر تیر ماهی هستم فوق العاده مهربونم.😍قول دادم که بدنشوم...بهترین دوستم خداست.دختری بارویاهای بزرگ😍🤩 داستان یکفردراگفتم .کسیکه اگر ازبغلش رد می‌شدیم نفهمیدیم چه کرده.ازاومثل بقیه نپرسیدم چرا.چون جوابی نداشت به جز یک سکوت طولانی وکمتراز دودهه زندگی کرد🖤درچشمانش نگاهی انداختم پرسیدم زندگی یعنی چه؟نگاهی کرد گفت بگذار داستانی برایت تعریف کنم:روزی از چهار راه عبور میکردم پسربچه ای رادیدم،کمتر ازده سال داشت همراه گاری کوچکش دستفروشی میکرد به او نگاهی انداختم درچشمانش شرارت دیدم هم معصومی بچگی.خانواده ای فقیرداشت با سیزده خواهربرادردیگر.فرزندچهارم بود (مجبوربود به دستفروشی) منتظر ماندم بقیه داستان را بگوید از محل زندگی پسربچه گفت :درحاشیه کشور زتدگی میکرد جایی فراموش شده ازیادها رفته جایی با وسعتی بسیاربامردمانی که دستان چروک بسته شان تنهادلگرمی زندگی ست!جاییکه ازشدت فقر بچها مجبورند به تغیر روال زندگی!جاییکه خداهم شایدفراموشش کرده.سالهابعد نوجوانی رادیدم سی دی میفروخت و شبهابادوستانش در کوچه بازارپرسه میزدخانواده ای درکنارش نبود فراموشش کرده بودنداومرده بود.سالها بعد وقتی اتوبوسی اتش گرفت سری بریده شد شیون مادری به هوا رفت واشک دختر بچه ای درنبود پدرخشک شد،یادش افتادم.اورفته بود محکوم بودبه اسلحه دست گرفتن.یک روز زمستانی پسربچه رادیدم سرش پایین بودنگاهش کردم.این بود انچه میخواستی؟سکوت کردگریه کردوجیغ های مادری را تحمل میکرد که میگفت چرا؟😓بعضی وقتا شرایط تایین میکند که قاچاقچی شوی یا مهندس محل زندگی ات تایین میکنددستفروش شوی یا دکتر !زندگی یعنی درلحظه ای خندیدن دستان کوچک بچه فقیررا گرفتن.زندگی یعنی باخیالی دوربه یار فکرکردن زندگی یعنی درحاشیه کشور امیدجریان داردگرچه کودکان شناسنامه ندارند گرچه دختران هیبت مردی راتحمل میکنند گرچه سنه شان کم است زندگی یعنی از پسربچه عبرت بگیر شبیهش نشو.زندگی یعنی از ته دل خندیدن یعنی فرداروشن است یعنی دست بنده ای گرفتن که اینکار کاربندگیست👌🏻🤗
به نظرم همه ی عروسا اگه روز عروسی شون یه ساپورت سفید بپوشن خیلی خوب میشه .منم شب عروسیم چندتا عوضی د ...

من داشتم چون رسمه جلو عروس و داماد موقع ورود به تالار قربونی میکنن مجبور بودم از رو خونا رد شم باید لباسمو بالا میگرفتم  واسه همین حواسم بود پوشیدم تو تالار دراوردم.

همتا اسم خـودمه♥
من که از بدشانسی بگم کم میارید. صبح روز عروسیم بهم خبر دادن آرایشگاهم به جرم گران فروشی پلمپ کردن. ب ...

میخاستن توروبکشن؟چرا؟

ازتون خواهش میکنم برام دعاکنید🙏🤲😔                              اگه یه روزی دیدین تاپیک نمیزنم یاازم خبری نیس بدونین مردم😔
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   بهاران7979  |  20 ساعت پیش
توسط   _khab_  |  8 ساعت پیش