یه زمین داریم دیشب شوهرم با مامانش داشت حرف میزد گفت مامان زمینه اعصابمو خرد کرده میگن مشکل داره و این جورچیزا .من اتاق بودم بعدا اومدم ازش پرسیدم زمین چیشده؟ گفت هیچی چیزی نشده .
بعدا گفتم یعنی منو محرم نمیدونی ک بهم بگی؟ دلخور شدم رفتم اتاق اونم نیومد از دلم دربیاره یا بهم بگه برگشته از تو هال میگه مگه فضولی تلفن منو گوش میدی؟
دیشبم پیش ما نخوابید همون تو هال خوابید!
حرف نمیزنیم باهم الان