امشب پسرم خیلی گریه میکرد موقع خواب...فک کنم چون عصر نخوابیده بود از شدت خستگی گریه میکرد و بد خواب شده بود....یک سالشه ....ساعت ۱۱ و نیم خوابید یهو ساعت ۱ بیدار شد و با شدت گریه میکرد ...چشماش بسته ولی اشک میریخت و گریه میکرد....هیچوقت تا حالا اینجوری نبود....خیلی تلاش کردم تا آرومش کنم...حتی شیر هم نمیخورد.....
حالا که خوابید یهویی صدای زنگ در اومد
نه یبار نه دوبار بلکه سه تا زنگ پر فشار😅
من کنار پسرم بودم و شوهرم داشت سحری توی اشپزخونه میخورد....
هر دوتایی گیج شدیم....من واسه پسرم و شوهرم واسه خاطر لباس نا مناسبی که تنش بود و نمیتونست باهاش بره دم در ببینه کیه
ما خونمون ویلاییه
حالا مامانمه با زنداداشمن.... رفته بودن خونه خالم برا احیا خالم محبت کرده غذا سحری برام فرستاده به اینا داده برامون بیارن
مامانم الای قربونش برم بلند بلند تو حیاط حرف میزد و شوهرمم هی صدام میزد بیا دم در مامانته....
منم اومدم هی هیس هیس کنان که ساکت باشید بچه بیدار شد
خیلی از برخوردم شرمگینم و ناراحت
حتی شوهرمم ناراحت شد که بنده خدا اومده تا اینجا عوض تشکر هیس هیس میکنی😣😢😢
دارم از عذاب وجدان میمیرم...
چکار کنم به نظرتون