عاشق شدن
مفهوم دوری داره
شاید برای ذهن کوچیک من
عشق فقط تعبیر بشه به مادرم
اما ذهن های دیگه که شاید خیلی بزرگتر باشن
حتما عشقو بهتر میفهمن
من نمیدونم عشق همون روابط متقابله
یا همون خواهش و عجز و التماس های یه ادم برای نیاز و عشوه ها و بی تفاوتی های دیگری
یا شایدم همین قانون خواستن و نرسیدن ها باشه
اما هرچی هست خیلی باید شیرین باشه
که ادمو وادار کنه
از خودش بگذره
از علاقه هاش بگذره
تا تهش به یه تلخی برسه
به یه تضاد
به خود فراموش شدش
شاید عشق همون
شیرینی که تهش تلخه
درست مثل مادری که اخرش میرسه به خانه سالمندان
اما میتونه شیرین باشه
اگه معشوقت وفادار باشه
بیشتر از عاشق وفادار باش به من ❤
پرت_نویس#