2733
2734
عنوان

ضایع ترین کاری ک تو جوگیری انجام دادین چی بوده😅

| مشاهده متن کامل بحث + 591821 بازدید | 2383 پست

برادر شوهرم دعوت کرده بود شام 

بهم هدیه دادن چون توقع نداشتم هول شدم اومدن بدرقه امون  خدافظی کردیم من گفتم خوش اومدین بجای اونا مردم از خجالت

نامزدم زودتر از همه خندید🤣🤣

قَصݛ میسآزَ۾ بآ ټَما۾ِ آجِݛهآیۍ کعِ پَݛټ ڪَݛډَטּ سَمټَم :)

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

ن ببین بحث تقصیر نیس اول تو بچه ای دوم عمته سوم نون و نمک همو خوردین بدترین کارم کنی خودش بزنه تو گو ...

زن عموم با دونفر با هم نشسته بودن یه جایی و غیبت مامانم میکردن. خبر رسید به گوش من. زنده و مرده برای سه تاشون نزاشتم اگر شکایت میکردن با حرف هایی که زدم حکمم اعدام بود تازه به خواهراشون هم جدا زنگ زدم فحششون دادم. بعد یک سال هنوز نصف فامیل از هم قهرن 

خییییلی زیاده

مثلا یکیش :عروسی پسر عمم نو جوون جوگیری بودم اهنگ تکون بده آرشم تازه مد شده بود چه حرکات موضونی که نزدم (یکیش این بود نشستم زمین عقبی میرفتم دستمامو بالاسرم تکون میدادم نمیدونم فهمیدین یا نه ولی افتضاح بودم) من بعد از اینکه گند زدم تموم شد مامانم گیرم اورد گفت این چه نوع رقصی بود دفه اول و اخرت باشه 

2728

عاقا من تو خواب خیلی قل میخوردم قبل از اینکه دخترم به دنیا بیاد.یه شب خواب بودم نگو تو خواب هی قل خوردم هی قل خوردم رفته بودم زیر میز عسلی یهو تو خواب دیدم از بلندی افتادم از خواب پریدم سرم خورد به میز عسلی خودمو که تو اون شرایط دیدم ترسیدم فکر کردم تو قبرم شروع کردم جیغ و داد کردن شوهرم از خواب بیدار شد اومد منو کشید بیرون از اون تو انقدر جیغ جیغ کردم و دعواش کردم چه چرا حواست به من نبوده میزدم تو سر خودم اونم دستای منو گرفته بود خودمو نزنم خودشم میخندید منم بدتر عصبی میشدم خودمو میزدم تا اینکه قول داد نخنده منم قول دادم دیگه خودمو نزنم بغلم کرد خوابیدیم صبح که بیدارشدم از شدت استرس و ترس و عصبی شدنم همه صورتم تبخال بود😐😐😐😐الان یادم میوفته میخوام خودمو جر بدم.تا تقی به توقی میخوره شوهرم میگه من با تو بحث نمبکنم تو به خودت رحم نمیکنی به من دیگه اصلا رحم نمیکنی

نمیشه من انگشت بزنم حالا که امضا ندارم🙊🙊
دوست معمولیم واسم هدیه خرید منم جلو همه باهاش دست دادم و دستشو بوسیدم و گذاشتم رو پیشونیم 😐😐😐🤲 ...

بابا اشکال نداره از روی پاکی اینکارو کردی.

تو خودت به این رسیدی که نیاز داری امام زمان بیاد؟ برای نجات مردم بیگناه و ستمدیده، برای ریشه کن کردن ظلم ، برای آوردن رفاه، برای تموم شدن این روزگار سیاه، برای عوض شدن و برچیده شدن هر سیستم کثیفی، برای نجات خودت!!!!! کی قراره  این نیاز رو درک کنی؟ کی آماده ای ؟ کی حس می کنی وقتشه؟ بهونه ات برای تعلل چیه؟ ....
2740
چ پررو بوده انگار دنبال کلفته😑

دقیقا انگار میخواس نوکر بخره 😅

خدای خوبم؛  این شعر بخشی از احساس من نسبت به تو رو به تصویر میکشه ؛ " مرا هزار امید است و هر هزار تویی/شروع شادی و پایان انتظار  تویی  /بهارها که ز عمرم گذشت و بی تو گذشت /چه بود غیر خزان ها اگر بهار تویی/دلم ز هر چه به غیر از تو بود خالی ماند / در این سرا تو بمان ای که  ماندگار تویی/شهاب زودگذر لحظه های بوالهوسی است /ستاره ای که بخندد به شام تار تویی /جهانیان همه گر تشنگان خون من اند/ چه باک زان همه دشمن چو دوست دار تویی /دلم صراحی لبریز آرزومندی است/ مرا  هزار امید است و هر هزار "تویی"شاعر:سیمین بهبهانی

تازه عروسی کرده بودیم و رفته بودیم سر خونه زندگیمون. خیلیم با شوهرم بحث و دعوا داشتیم سر چیزای بیخودی.شوهرم تازه از حموم اومده بود بیرون زیر پیرهن تنش نبود و پشت به آشپزخونه نشسته بود و داشت ناخوناشو میگرفت منم تو آشپزخونه داشتم برنجی که رو گاز بود رو هم میزدم که بحثمون بالا گرفت و کفگیر رو از تو آب داغ و جوشیده برنج درآوردم و بردم چسبوندم به پشت شوهرم.بیچاره همچین از جاش بلند شد و فرار کرد که خودم ترسیدم الانم جای کفگیره مونده.از اون روز به بعدم بحث و دعوامون تموم شد

زن عموم با دونفر با هم نشسته بودن یه جایی و غیبت مامانم میکردن. خبر رسید به گوش من. زنده و مرده برای ...

اوه چقدر خشنی😅

اونا شخصیت خودشونو نشون دادن جانم

میدونم مادر تاج سره

ولی خیلی تند رفتی ک

اوه...آره بابا آدم داغون میشه توروخدا نکنین این کارارو بخدا ن تنها حرصمون خالی نمیشه بلکه خودمونم نا ...

آره والا.یه عادت بدی که دارم اینه تو عصبانیت یا به خودم آسیب میزنم یا وسایلم رو میشکنم.شوهرمم عین خیالش نیست باز حرص میخورم😁😁😁

اسفندی که باشی میشی ته تغاری خدا   خدایا دل ته تغاریت رو نشکن به آرزوش برسون .

یه بار وقتی مجرد بودم از اتاق اومدم بیرون و دیدم ٣تاپسر خونمون هستن(پسردایی مامانم بودن از شهر دیگه اومده بودن)منم حول شدم ٥تا سلام بهشون گفتم عین خنگا😩

سلام سلام سلام سلام سلام به صورتِ تند تند😒

واااای من😂😂😂پدرشوهرم برام طلا خرید فوری دستشو بوسیدم اونورم دست مادرشوهرمو پشت سرش هنوزم فک میکنم ...

اشکالی نداره عزیزم خب باید تشکر می کردی دیگه به هر حال.

تو خودت به این رسیدی که نیاز داری امام زمان بیاد؟ برای نجات مردم بیگناه و ستمدیده، برای ریشه کن کردن ظلم ، برای آوردن رفاه، برای تموم شدن این روزگار سیاه، برای عوض شدن و برچیده شدن هر سیستم کثیفی، برای نجات خودت!!!!! کی قراره  این نیاز رو درک کنی؟ کی آماده ای ؟ کی حس می کنی وقتشه؟ بهونه ات برای تعلل چیه؟ ....
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   niهانیتاha  |  20 ساعت پیش
توسط   mahsa_ch_82  |  21 ساعت پیش
توسط   حسین__بیرو۵  |  1 ساعت پیش