واژه ها بر تخته هاي سياه جان می گيرند و پروانه می شوند تا در نفس های هيجان زده كودكان پرواز كنند و فضای لرزان كلاس را گرم نمايند.
روزهايی كه عشق هر سحر، عاشقانه از پشت پنجره كلاس ها سرك می كشد تا با بالاآمدن آفتاب، تنشان را در نفس های معطر كودكان شست وشو دهند.
سالهای زیادیست پا در خانه ی دومم گذاشتم درس های زیادی را فرا گرفته ام شعر های زیادی را به حافظه ام سپرده ام دوستانی برای روزهای سخت پیدا کرده ام شیطنت ها و حرف های درگوشیمان خاطرات زیبایی شده که در ذهنم نقش می بندد.پله های تحصیل را به امید دست یافتن به شغلی مناسب طی میکنم امیدوارم بتوانم به جامعه خدمت کنم و زحمات بیشمار معلمانی که همچون مادری دلسوز مرا یاری و راهنمایی کردند جبران کنم
دوران تلخ و گاهی شیرین تحصیلات برای همه انسان ها چند سال خاطره بلند خندیدن و شیطنت به خاطر می آورد
مدرسه همانند مزرعه ایست که ما مترسک اش هستیم مترسکی خندان که گاهی کلاغ ها نوک مشکلات را بر سر مان میکوبند و باغبان مهربان به شیرینی شکلات به ما درس می آموزد و ما همیشه قدر دان باغبان هستیم چون اگر باغبان نبود سرمان گردویی پوک میماند
خوبه؟
خاطرات گرم مدرسه مثل خواب شیرینی زیر پتویی نرم است انقدر دلچسب است که نمیخواهی بیدار شوی
و هرگاه سرت را بر روی بالش خاطرات میگذاری و چشمانت را میبندی تمام آن شیرینی ها بر روی پرده سینمای چشمت می آید و لبخند کوچکی بر لب حک میکند یادش بخیر
پریدن و اوج گرفتن دوران دبستان بر روی خطوط لی لی
یاد گرفتن سخت ضرب و تقسیم ولی شیرین
حفظ کردن شعر های گوش نواز
.....تمامی ندارند شیرینی ها
یادش بخیر ....
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
