اقا ولش کن من تا جایی خوندم که رباب حامله میشه و میخواد زامیان کنه ژوان هم داره براش عمارت رو میسازه
دقت که کردم ماجراش واقعی نبود
و اینم بگم یکی گفت بهم اخرش چی میشه دیگه نخوندم هیم میترکه حوصله پیگیری ندارم اخرش خوب تموم نشد یعنی خب چرت بود پند اموزم نبود