من سوتی زیاد میدم
مثلا یدفعه داشتیم خونه تکونی میکردیم ، بعد مامانم ظرف های چینیش رو گذاشته انبار
رفتیم انبار و مرتب کنیم مجله اوردیم بزاری بین ظرفا
بعد مجله ها رو پاره میکردیم میزاشتیم لای ظرف ها
مامانم برگشت گفت سخته اینطوری مجله ها رو پاره کنیم
من گفتم نهههه من از بس پاره کردم ماهر شدم
قشنگ تا چند لحظه دوتایی محو بودیم😂😶😐