بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
دیروز داشتم میخندیدم...دوستم یهو شارژرش رو کرد تو لپم😁.نفهمیدی ینی؟؟؟؟ ای بابااااااا حتما باید مستقیم بگم چال لپ دارم😐😍خب نامردا نمیگین آدم خجالت میکشه~_~😒😅
چه جوری دوست میشن با جن؟؟؟ شنیدم خیلیم به آدم کمک میکنه البته سکته مغزی میکنم جن بینم
مسلمان هاش توی دنیای انسان پا نمیزارن اونا کافرن که میان دوست میشن با انسان و دست میندازن انسان رو....
دیروز داشتم میخندیدم...دوستم یهو شارژرش رو کرد تو لپم😁.نفهمیدی ینی؟؟؟؟ ای بابااااااا حتما باید مستقیم بگم چال لپ دارم😐😍خب نامردا نمیگین آدم خجالت میکشه~_~😒😅
چه جوری دوست میشن با جن؟؟؟ شنیدم خیلیم به آدم کمک میکنه البته سکته مغزی میکنم جن بینم
نه دروغه. خدا برای کسی پیش نیاره. کمک میکنن ولی در عوض شیره طرف رو میکشن
نزد امام صادق علیه السلام رفتم و گفتم در خراسان همه منتظرند تا قیام کنید و به شما بپیوندند.چرا نشسته اید و هیچ کاری نمیکنید؟ امام به هارون مکی فرمود تنور را روشن کن. وقتی تنور خوب داغ شد به من گفت ای فلانی: داخل تنور شو. من ترسیدم و گفتم ای فرزند رسول خدا مرا به اتش مجازات نکن و از من درگذر. فرمود: از تو درگذشتم. آنگاه امام به هارون مکی فرمود داخل تنور شو.هارون رفت و داخل تنور نشست. امام مشغول صحبت شد و ما با تعجب نگاه میکردیم که چه بر سر هارون خواهد آمد. لحظاتی بعد امام به او گفت میتوانی بروی و به اموراتت برسی.هارون بلند شد و بدون اینکه اسیبی دیده باشد خداحافظی کرد. امام از من پرسید در خراسان چند نفر مثل این سراغ داری؟ گفتم حتی یک نفر هم نیست. امام بلند شد و در حالیکه ما را ترک میکرد با صدایی آرام فرمود: ما زمانى که پنج نفر یاور مانند این (هارون مکی) نداشته باشیم قیام نخواهیم کرد، ما به زمان مناسب آگاهتریم.
خونه قبلی ما هم چون خیلی قدیمی بود همش صداهای عجیب غریب میومد حتی همسایه هامون میگفتن صاحب خونه های قبلی یا مستاجر ها هم همین مشکلو داشتن اما خب سوره توحید رو روی کاغذ نوشتم و همیشه با خودم داشتمش ولی واقعا جواب داد وان یکاد هم همینطور جواب میده 🤷