سلام دوستان چندوقتیه که همسرم و مادرم با هم لج افتادن میدونم که تقصیرمادرمه خیلی متلک بهش میندازه و با کنایه حرف میزنه صبرهمسرم دیگه تموم شده میگه دیگه باهاش رفت امد نمیکنم چیکارکنم بین این دوتا موندن مامانم اصلا اشتباهاتش و قبول نمیکنه راهنماییم کنید
با مامانت صحبت کن اگه واقعأ میدونى مقصر مامانته بهش بگو که ناراحت میشى این طورى با شوهرت صحبت میکنه
خوب راست می گه طفلک شخصیتش را که از سر راه نیورده که بهش بی احترامی بشه...شما اگر جای همسرت بودی و مادرش باهات همینجوری که مادر شما رفتار می کنه رفتار می کرد باهاش قطع رابطه نمی کردی؟؟؟
ﺧﻮﺏ ﺷﻤﺎ ﻳﻪ ﻣﺪﺕ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺮﻭ ﺧﻮﻧﻪ ی ﻣﺎﻣﺎﻧﺖ ﺷﺎﻳﺪ ﻣﺎﻣﺎﻧﺖ ﻣﺘﻮﺟﻪ اﺷﺘﺒﺎﻫﺶ ﺑﺸﻪ
به نظر منم یه مدت تنها برو
به مامانت بگو اگر بخواهی این طوری ادامه بدی ممکنه که ارتباطمون با شما قطع بشه
به مادرت بگو خوب مامان جان شما مگه مادر و خیر خواه من نیستی .. این جور صحبت کردن شوهرمو به جونم میندازه.. و خودت ومن رو از چشم میندازه...
ببین با مامانت صحبت کردن فایده نداره! به قول همسر من اونها مال یه نسل دیگه ان و یه طور دیگه فکر میکنن! تو سعی کن این وسط بیشتر روی شوهرت کار کنی، دلداریش بدی، بهش حق بدی و حتی ارتباطش رو با مادرت یه مقدار محدود کنی، یعنی کاملا آزادش بذار که چه وقتی شما میرید و چه وقتی که مامانت میان اونجا اگه دلش نخواست نباشه اونجا! مامانت چی ها میگن مگه؟
مامانم همش کمبود های مادی و به رخش میکشه و با باداماد دیگش مقایسه میکنه یه جورایی سرکوفت میزنه مامانم خیلی مغروره اصلا قبول نمیکنه داره زندگیم و میپاشه ازهم یعنی اصلا براش مهم نیست
چیکارکنم الان که باهم قهریم توقع داره من برم منت کشی اما اگر برم دوباره به کاراش ادامه میده اگر هم نرم پدرم و درمیاره که شوهرت و به من ترجیح دادی نمیدونم ایخدا چیکارکنم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
13 ثانیه پیش
13 ثانیه پیش
15 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
