بچها نگا شوهرم بهم چی گفته

باید ازت اجازه مبگرفت در هرصورت

ولی همچین موقعایی باید اروم حرف بزنی ببینی چی میگه

هرکی رو یه چیز حساسه بعضیا رو وسایلشون حساسن باید از اول بهش میگفتی رو وسایلت حساسی حتی اگه ارزشش کم باشه

میشه بگی چی بوده؟

اگه وسیله ایی رو میبره خونه مادرش و میگه گمشده شما باید در شرایط و موقعیت مناسب این رو ثابت کنید مثلا وقتی رفتید خونه مادرشوهرتون اگر اون وسیله رو دیدید به همسرتون بگید چقدر شبیه وسیله ماست نکنه مال ما باشه اینجا جا گذاشتیم یا اینکه وقتی وسیله رو دیدی از مادرشوهرت بپرسی مامان جون این وسیله رو کی خریدید از کجا خریدید 

یعنی چی

بیشتر توضیح بده

چرا باید اینکارو بکنه

مامانش احتیاج داره؟ بازم دلیل نمیشه

کارش اشتباه بوده ولی زود میدون خالی نکن بری خونه بابات بمون مشکلی که پیش اومده رو حل کن

والا چی بگم شما میتونی یا همسرت رو متقاعد کنی که وسیله ایی رو بدون مشورت با شما نبره مثلا بگی منم دوست دارم برای مادرتینا چیزی ببریم ولی بهتره با من هم مشورت کنی یا اینکه خودت جلوی مادرشوهرت کاملا راضی از اینکار همسرت نشون بدی و بگی مامان جون من خودم به شوهرم گفتم که فلان شامپو رو برا شما بیاره حداقل اینجوری شاید در نظر مادرشوهر محبوب تر به نظر برسی 

در کل سریع نباید جا بزنی و بری خونه پدرت باید بمونی و مشکلو حل کنی البته نه با جنگ و دعوا بلکه در نهایت کمال و ارامش .سعی کن مشکلت رو با صحبت کردن با همسرت حل کنی و این صحبت رو در موقعیت مناسب و ارام انجام بدید اول از کارای خوب همسرت تعریف و تمجید کن از رفتارایی که داره و تو دوستشون داری بگو و بعد بهش بگو در کنار این همه خوبی که داره این رفتار بد هم داره و بگو دوست دارم که همسرم بهترین و کامل ترین باشه پس سعی کن این رفتارتو اصلاح کنی