2777
2789
عنوان

مادرشوهر

| مشاهده متن کامل بحث + 632 بازدید | 58 پست
[QUOTE=182842550]خب شوهرت چی میگفت؟یاخودت چی کارمیکردی بعدش؟آدم احساس اضافی بودن میکنه  شوهرم ...

واقعا؟اینم ترفندخوبیه ایول ولی این مادرشوهرمن یجوری بزنامه ریزی میکنه که هیچ کس نفهمه برا من نیاورده چون میدونه دمارازروزگارش درمیارن 😊

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

پس کلامدلشون اونجوری بوده ...چه شوهرفهیمی 

نه بابا مدلشون نیست . میخوان عملا به آدم بی احترامی کنن . وگرنه کسی که مهمون دعوت میکنه سه مدل غذا جلوش میذاره ، منو دعوت میکنه نون پنیر میده بهم ، اونم تابستون که ۱۸ ساعت آدم روزه است و غذا نمیخوره ، جز قصد و غرض بد ، نیتشون چی میتونه باشه؟


بی همگان بسر شود  بی تو بسر نمیشود
نه بابا مدلشون نیست . میخوان عملا به آدم بی احترامی کنن . وگرنه کسی که مهمون دعوت میکنه سه مدل غذا ج ...

خداازشون نگذره منکه واگذارش کردم بخدا....درسته یه اتفاقاتیم افتادکه یه آب خوش ازگلوش پایین نمیره ولی راضی به اذیت پدرشوهرم نیستم چون مهربونه وباخدا.

خدانکنه ؛ولی بااذیت کردن عروس پسرشم آرامش نداره خب....اگ عقلش برسه میفهمه ولی شعورندارن دیگ دارم به ...

اخه همشون چطور بیشعور میشن؟۱۰ ماه عروسی کردیم نبومده خونه پسرش...

پاگشاش نکرده‌...

فقط ک منتظره من سر خم کنم و برم خونش..

شوهرش و دخترشو تنها فرستاد باز نرفتم...چون ب خواهرام...پدرم...دامادامون بی احترامی کرد...

ن جهاز داد ب پسرش (رسمه)

ن هیچیییی.

بعد ب ما کلیم حرف زد ..فقط ی جهاز برون داشتیم ک اونم گند زد...و ۳ سال همینطور ...بعد توقع داره ببخشمش

👪
اخه همشون چطور بیشعور میشن؟۱۰ ماه عروسی کردیم نبومده خونه پسرش... پاگشاش نکرده‌... فقط ک منتظره من ...

چرا،؟چون باپسرشون عروسی کردیم مقصریم؟بایداذیتمون کنن که حرصشون خالی شه؛که پسرشوازدستش گرفتیم😑من نمیدونم ازسن وسالشون خجالت نمیکشن واقعا؟

چرا،؟چون باپسرشون عروسی کردیم مقصریم؟بایداذیتمون کنن که حرصشون خالی شه؛که پسرشوازدستش گرفتیم😑من نمی ...

شوهرم میگه رقابت زنونست و بعضی زنا احمق ک متاسفانه مادر من احمق شده این وسط...

چون مادرش از ایناس ک خودشو بزرگ میدونه و مهربون و ب همه لطف میکنه و... فقط هرررر مشکلی با پسرش داشت سر من خالی میکرد غیر مستقیم و میگقت مگ من چی کردم؟؟؟؟

دقیقا مشکل همینه ک هییییچی نکرد واسم... ی فروس چقدر چشم انتظاره...من ن عروسی داشتم ن پا گشا همرو هم پر کرد هیچ کس پا گشامون نکرد...

فقط چون پسرش پشت من در اومده و البته من یبارم بی احترامی نوردم بهشون فقطططط طرف اونا نبودم و طرف همسرم بودم....چون همسرم کارخودشو میکنه اونا فک کردم ممن جاسوسش میشم و خبرا کارا اینو بهش میدم و زندگیو میزارم تو دست اونا مث اون عروس ولی دیدن گیر بدتر از پسرشون افتادن...اینم تو داره

👪
شوهرم میگه رقابت زنونست و بعضی زنا احمق ک متاسفانه مادر من احمق شده این وسط... چون مادرش از ایناس ک ...

ولی اشتباه من اینجاست که کارای پسرشونومیگم...یعنی مادرشوهرم غیرمستقیم ازم میپرسه ومیفهمه...خیلییی باسیاسته خیلی!!!ومن برعکس اصلاسیاستندارم  وتابه روم بخنده همه چیومیزارم دراختیارش😐ازاین رفتاراحمقانم متنفرم که بازم اعتمادمیکنم 

شوهرم میگه رقابت زنونست و بعضی زنا احمق ک متاسفانه مادر من احمق شده این وسط... چون مادرش از ایناس ک ...

دقیقااونم اگ شوهرم بهم محبت کنه یاباهاش بدبرخوردکنه دق دلیشوسرمن درمیاره آشعال 

ولی اشتباه من اینجاست که کارای پسرشونومیگم...یعنی مادرشوهرم غیرمستقیم ازم میپرسه ومیفهمه...خیلییی با ...


دقیقا مثل واسه من

امار رفیقا شوهرم رفت و آمد و درامد و...

البته من شناخت نداشتم بعد دیدم ک انگار بدتر میشه دیگه نگفتم و هی دشمن تر شد ...منم دیگ زدم سیم آخر ....بدون حرفی دور شدم....ن بحثی ن هیچی....

قبلش هر چی میپرسید میپیچوندم...گفتم من نمیدونم یا یبار جایی رفتیم و خبر داشت و خودشو زد ب ندونستن خواست ک من بگم گفت فلانی رفت؟گفتم اره خودش رفت در صورتی که ما برده بودیمش شهر دیگ خونش...و اونم درجریان بود ولی من نگفتم بهش و تو چشاش عکسشو گفتم تا یاد بگیره دروغ نگه و خودشو ب ندونستن نزنه....

قیافش دیدنی بود...از اون ب بعد دیگ فهمید آبی از من گرم نمیشه واسه تو دست گرفتن پسرشون😐


توام نگو عزیزم....

اینو بدون ک شوهرت واست میمونه ن اونا...

👪
آره آخه این فازشم معلوم نیست یه روزخوبه یه روزبداصلاسردرنمیارم ازکاراش

مادرشوهر من همیشه همینه ده ساله عروسشونم یه بار یادم ‌نمیاد درست ازم ‌پذیرایی کرده باشه شوهرمم ببشتر مواقع حواسش نیست خونمونم بیاد نمیتونم تلافی کنم چون شوهرم خیلییی حواسش هست بهش خودمم اهل این نیستم به مهمون خونم بی حرمتی کنم حالا هرکی میخواد باشه اونم خودش میدونه و خدای خودش 

مگه آدم یادش میره بهش چی گذشت تا گذشت‌.‌...
چخوب خوش بحالت چیزی که من اصلانمیتونم باشم متاسفانه😔

چون‌من‌خیلی روی خودم کار کردم اصلا مثه قبل حساس نیستم 

هرچیزی نمیتونه منو ناراحت کنه

من فقط برای درد و غم دیگران ناراحت میشم 

هیچی هم نمیتونه به سادگی منو عصبی کنه

✨از خداي خالق الماس ؛هيچوقت كم نخواه✨
دقیقا مثل واسه من امار رفیقا شوهرم رفت و آمد و درامد و... البته من شناخت نداشتم بعد دیدم ک انگار ب ...

آره پشیمون شدم منم.درحالیکه شوهرم میگ چیزی نگیم به کسی اززندگی خصوصیمون ولی من هم به مادرخودم هم اون همه چیومیگفتم قبلناولی الان بهترم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز