من یه چند هفته ای میشه اشنا شدم با آقایی که کارمند وزارت اطلاعات هست..به نظر خوب و مهربون میاد ولی خوب نیاز دارم بیشتر آشنا بشم...ولی دور و اطراف منو خیلی میترسونن از شغل این آقا...تجربه ای دارید یا چیزی میدونید بهم بگید؟؟؟؟
میدونی عزیزم اینا باید با هم تیپ خودشون وصلت کنن غیر از اون باشه زندگیه نرمالی در نمیاد یسری اخلاقای خاص دارن میدونی در یک کلام اینا گرگ بارون دیدن و دنبال بره هستن تو زندگیشون باید مطیعشون باشی
نمی تونم اینجا بگم ولی خدا خودش میدونه من دلم چی میخاد انشاالله تا این تاریخ به بهترین شکل ممکن و به صلاحم انجام شده باشه الهی امین
چجوری اومد بهت گفت که چیکار ست؟! نمیان بگن کجا کار میکنن
هر وقت بخاطر حرف درستی که زدی، بهت گفتن اراذل اوباش آیه ی 27 سوره ی هود رو بخون که به حضرت نوح (ع) گفتن :"..... وَمَا نَرَاكَ اتَّبَعَكَ إِلَّا الَّذِينَ هُمْ أَرَاذِلُنَا بَادِيَ الرَّأْيِ وَمَا نَرَىٰ لَكُمْ عَلَيْنَا مِنْ فَضْلٍ بَلْ نَظُنُّكُمْ كَاذِبِينَ"----->.... ما کسایی که از تو تبعیت کردن رو جزو اراذل (انسان های پست) میدونیم و شما برتری نسبت به ما ندارید بلکه فکر میکنیم دروغگو هستید 🌹🐤شش ماهم که بود مادرم بخاطر شغلش مجبور شد منو بذاره مهد کودک، برای همین خانه داری رو انتخاب کردم💛 💐خدای مجازی همون خدای دنیای حقیقی هست منتهی کسایی که یه عمری بخاطر حرف مردم خوب بودن اینجا که ناشناس میشن تمام پرده های حیا رو میدَرَند.... 💐صبر اینه که توی سختی از حالت پیش مردم شکایت نکنی،خدا بدش میاد لیسانس دارم و مطالعه میکنم ولی خانه دار بودن رو انتخاب کردم، هدفم تربیت بچه ام هست 🐣🌺 و علت حضورم اینجا اینه که بازخورد کارهام و تجربیاتم رو ببینم 🌺
من دارم توی محوطه نظامی زندگی میکنم. همه جور ادم اینجا زندگی میکنه. از فزمانده پادگان تااااااا ستوان سه. دقیقا همسایه روبه رویی اطلاعات. یه زندگی نرمال نرمال دارن. بنده ی خدا اقاهه خیلی هم خوش اخلاق. عصرا با بچه ها فوتبال بازی میکنه. ظاهرا که خیلی خوبه.
ببین مشکل خاصی بینمون نیست ولی خوب ایشون مذهبی تر از من هستن و خوب زمان میبره ادم تا کسی رو بشناسه
ببین اگر تا الان با ظاهرت مشکل نداشته یعنی توقع زن مذهبی نداره، بعضیا خودشون مذهبی هستن اما زن خوشگل امروزی دوست دارن، یکم معاشرت کن ببین تفاهم دارید یا نه، منم یه خواستگار نظامی مذهبی داشتم که اتفاقا سر مهریه بهم خورد چون ۱۴ سکه رو خانواده من قبول نکردن، اتفاقا ایشونم زن امروز دوست داشتن، اما یه کوچولو پولکی بود ، البته طفلک برای شروع زندگی پول کافی نداشت