بابا من ی بچم که هرروز تو فکر خودکشیم. بابا توانایی بزرگ کردن و تربیت کردن ندارین بچه نیارین. نیارید که اینجوری زجر بکشیم . دل بچه ها رو نشکنین بخاطر اینکه مادرین و هرکاری میدونین بکنین چون مااادرین. اره من بد رفتاری میکنم با مامانم چون بد باهام رفتار شده، داد میزنم چون دیگه تحمل این زندگی کوفتی رو ندارم، چرا هرچی میخاین میگین چون مادرین؟ چرا بچه میارید وقتی بد رفتار میکنین مارو واگذار میکنین به خدا که از ما بدتر به خودمون بچه بده؟ بابا نیارید تورو خدا نیارید. من داغون شدم تو خونمون ، همین سر صبحی دارم گریه میکنم بخاطر یه تیکه شکلات تخته ای که گفتم بده و نداد و آشوب به پا کرد . آخرشم من مقصرم . این یک هزارم زندگیمه. 😔😔
اگه تو سن نوجوونی هستی تقریبا این افکارت عادیه چندسال دیگه خوب میشی
یه مامان شاد و پرانرژی که جز شادی و ارامش پسرم چیز دیگه ای مهم نیست ، خونه بهم ریخته مرتب میشه ، چای سرد شده رو میشه عوض کرد ، غذای یخ شده رو میشه داغش کرد، ظرفای نشسته بالاخره شسته میشن اما دیگه بچه هامون 1ساله یا 2ساله یا 3 ساله و ... نمیشن پس از لحظه به لحظه بزرگ شدنش لذت میبرم و سخت نمیگیرم پسر کوچولوی من مامان عاشقته
ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکشایشالا که مشکل توهم حل بشه😘
من تو دوره نوجوونی و کودکی با خواهرم این دسته مشکلات داشتم. به همه چی من گیر میداد دعوا میکرد کلا دوست داشت بچزونه. الانم ظواهر کار درست شده ولی بازم همون
ماه را گم نکنی بین چراغانی ها😍 قرار ما ۲۸ خرداد🌹❤به نیابت از سردار دلها😍 برای آینده ای روشن🙏❤