یعنی انقد زوره اصلانم قانع نمیشه
مثلا خونه ما بود چندروز پیش من غذا درست کرده بودم رفت پای غذا گف وااای وااای چقد رب زدی گفتم شوهرم اینجوری دوست داره گف نه اصلا خیلی رب زدی گفتم اشکال نداره گف وای عصاب خورد شد انقد رب زدی😐دیروز گف واای چرا برنج درست کردی گفتم پس خودمون چی میخوردیم گف خیلی اشتباه کردی اخه چرا برنج گرون و پختی چرا چقد اشتباه کردی😐چون قرار نبود بیاد برا ناهار ی دفعه اومد دید من برا خومون برنج درست کردم یکی من میگفتم یکی اون اصلنم تسلیم نمیشه.....خواهرشوهرم همیشه از لباسای من ایراد میگیرف ک زشته و جنسش فلانه و رنگش فلان..سلیقه خودشم خیلی بده همیشه لباس قدیمی رنگ جلف و شلوغ دوست داره حالا مغازه پوشاکی داره چندوقت منم خیلی تو زندگیم دخالت کرده خیلی باعث شده شوهرم جلو بقیه دعوام کنه کتکم بزنه حتی باعث کتک بابامم شده ...
