بچه ها حالم خیلی بده من ی شرایط خاص دارم تو ی شهر قریب به خاطر کار شوهرم اینجام از صبح تا شب تو خوننه تنها شوهرمم حتی اجازه نمیده برم بیرون قدم بزنم. مثل زندان
دیشب با هم شوخی میکردیم اب مبریختیم رو هم شوهرم داشت مسواک میزد. میخواستم آب بریزم روش نمیزاشت دستشو گرفتم آب بریزم روش مسواکش از دستش افتاد. بعد رفت مسواک منو برداشت انداخت رو زمین نمیدونم چزا دلم خیلی شکست یهو احساس کردم اصلا دوستم نداره تو ی چیزی که شوخی بوده تفصیر من نبود سریع رفت تلافی کنه. مثل اینکه متوجه نشی پای یکی لگد کنی بعد بیاد محکم ی لگد بهت بزنه. تازه طلبکار هم بود که تو مسواک منو انداختی رو زمین حقنه انقدر گریه گردم اونم محل نداد رفت خدابید صبح رفت سر کار 😭😭
برای آرزوی خودمو خودت صلوات 🥰🥰🥰به لطف خدای مهربون و دعای شما نی نی سایتی های خوب که اگه دعا نمیکردید خدا منو لایق نمیدونست منم شدم مامان 😍😍😍😍خدایا شکرت بابت هدیت و این هدیه رو نصیب هر کسی که لایقشه بکن ممنونم 🥰🥰🥰هنوزم بر این باورم که بچه ای که مادرش اینقدر باید براش صبر کنه نباید بوسید فقط باید گاز گرفت قربونت بره مامان الهی دورت بگردم😍😍😍😍😍😂این بچه حاصل 50تا بی بی چکه و 10 تا آزمایش بارداری که همشون بتاشون 2 میشد ولی الان به لطف خدا شد 73 😍😍😍😍اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم به نیت سبز شدن دامن همه ی خانمای منتظر دیگه 🥰🥰میشه باز دعا کنین بچم سالم باشه همش نگرانم زندگیه سختی داشتم میترسم بارداری سختی داشته باشم🥺 ممنونم 😔😔 هفته 7 رفتم سونو دادم گفتن هفته 5 هسی لطفا برا اینکه بارداریم پوچ نباشه و تو هفته 5 نمونم دعام کنین🥺 جنین نازنینم رفت ولی دلم نمیاد امضامو پاک کنم 😔😔😔😔 برام دعا کنین ممنونم
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
عزیزم مشکل شما تنهایی و بیکاریه نه داستان مسواک. تنهایی زیاد دل نازکت کرده وگرنه چیزی که تعریف کردی بیشتر مسخره و خنده دار بود تا ناراحت کنندهف انگار دو تا بچه دعوا کنند.
مشکل اصلیت رو با همسرت حل کنف شما به عنوان یه خانم بالغ برای بیرون رفتن محتاج اجازه کسی نیستیف اونم برای کارای عادی
چاره چیه امد خونه کم محلش کن خودش پیگیر میشه بعد ناراحتیتو بگو بنده خدا خواهرانه بهت م ...
چی میگی خواهر نمیزاره ی پیاده روی برم من یک سال بندرم ی روز تنها بیرون نرفتم برای خودم میگه بیرون برای چطه شب میام میریم. من مجرد بودم خیلی ازاد بودم همش بیرون با دوستام الان تو قفصم