نه من میخواستم پمپ درد بگیرمولی همه چی یهویی شد دیگه پمپ نگرفتم
الان کامل برات میگم
من با دکترم قرار گذاشته بودیم که ۷اسفند سزارین بشم پول هم واریز کردم ولی پنج اسفند صبح که از خواب پاشدم دیدم از اب اومد فوری به دکترم زنگ زدم بعش گفتم اونم لحظه اخر دبه در اورد گفت شیفتم نیست ونمیتونم بیام بیمارستان بیا پولتو پس بدم برو زایشگاه طبیعی بیار
فکر کن چقدر استرس کشیدم رفتم بیمارستان (شهرمون کوچیکه یدونه بیمارستان دولتی برای زایمان داره فقط) با هزار بدبختی دکتری ک شیفتش بود رو پیدا کردم راضیش کردم که عملم کنه
بهم گفت برو زایشگاه بستری بشو من میام بالای سرت بعد چند ساعت به یه بهونه ای میبرمت اتاق عمل
خلاصه من ساعت ۳بعد از ظهر بستری شدم ماما اومد بهم امپول فشار زد دردام شروع شد
بماند که دم به دقیقه میومدن معاینه میکردن خیلی وحشتناک بود دردش طرفای عصر دردم کم کم شروع شد
دوتا خانم تخت کناریم بشدددددت جیغ میزدن انقد محیط متشنج واسترس زا بود اصن نگم برات
منم درد داشتم چون امپول فشار بهم زده بودن
خلاصه سرتو درد نیارم دکترم ساعت ۸شب اومد یه بهونه جور کرد منو برد اتاق عمل سزارینم در عرض ۱۰دقیقه بچم دنیا اومد نه استرسی نه جیغی نه دردی هیچچچچی
هرچقدر بگم عالی بود کم گفتم
بعد عمل هم درد داشتم ولی زیاد نبود اصن پمپ درد نیاز نیست با شیاف کنترل میشد
الانم که سه روز از عملم میگذره خیلی خیلی کم درد دارم