از وقتی ازدواج کردم یه بار دعوت کردن دیگه دعوت نکردن سالی سه چار باری, فقط, میریم دوسه ساعت میشینیم و برمیگردیم... اونارو ماهم سالی شاید 20 بار دعوت میکردم یا غذا میپختم میرفتیم باهاشون میخوردیم یه سری جریانا پیش امد از چشمم افتادن دیگه خیلی نمیرم اونام سالی یکی دوبار با دعوت میان که با این کرونا دیگه زیاد رفت امد, نداریم
خونه مادرشوهر من جوریه که فقط یه خواهرشوهرم با دو تا بچه هاش همیشه اونجاست دیگه انگار خونه ی خودشه حتی بچه هاش هر شب میمونن مامانشون حالا لطف میکنه خوابو میره خونه اش پیش شوهرش , واقعا که میگم هر روز یعنی هر روز ها ! سه تا برادرشوهرا سه ماه یبار میان , یه برادرشوهر و خواهرشوهرمم هر هفته میان ما هم ماهی یبار
ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکشایشالا که مشکل توهم حل بشه😘
زیاد میریم، سه چهار روز یه بار. پدر همسرم فوت شده، گوشت و برنج و روغن اینا هم واسه خودمون که بگیریم واسه اونا هم میگیریم، رفتنی هم با جاری یا خواهر شوهرام خودمون شام و نهار اینا درست میکنیم، مگه اینکه غذا باشه. بفهممم چیزی ندارن یا در حال اتمامه به همسرم میگم میگیره واسشون.
هیچکس به اندازه ی کسی که که ترکت کرده تورو تماشا نمیکنه! میخواد مطمئن شه که اشتباه نکرده ! بهش نشون بده که اشتباه کرده ... تو هیچوقت نمیفهمی چقدر آسیب دیدی تا وقتی که یه نفر باهات درست رفتار میکنه ... لا به لای تلاشهات برای نجات رابطه یا زندگی مشترک اینو یادت باشه: تو هیچوقت نمیتونی آرامش و خوشحالی رو جایی پیدا کنی که همونجا گمش کردی... گفت : تو عقب کشیدی یا جنگ تموم شد؟! گفتم : به جز من کسی نمیجنگید که؛ من که عقب کشیدم؛ جنگ هم تموم شد!
دختراش ک ازدواج کردن یکی فقط مجرد هست اونم همش درس داره ... عروسا کار نمیکنن اصلا... مثل مهمون میشینن انگار با چسب اینارو چسبوندن ب مبل ... شامشون میخورن دوباره میشینن..خیلی خرن