هیچ وقت روزایی ک بی پول بودیم و ماشین سگ مصب هی راه ب راه خراب میشد رو فراموش نمیکنم ...
هیچ وقت فراموش نمیکنم ک پول نداشتیم زنگ بزنیم نمایندگی ماشین لباسشویی بیاد نصبش کنه
بابام نمیدونست وضعمون چقد خرابه ... وگرنه خیلی کمک میکرد
من روم نمیشد چیزی بهش بگم ...
حتی ی روز پول نون نداشتیم ...
همون زمان ها خیلی از ادمایی ک فقط ادعای دوست بودن رو داشتن شناختیم ...