یه دوستی داشتم که وقتی مجرد بود خیلی مغرور بود .زیبا بود خوش اندام بهترین لباسا رو میپوشید خانوادشو نمیشناختم ولی خودش یه جوری زندگی میکرد که به همه این حسو میداد که از یه خانواده یه خوب و پولداره .دوست پسرای زیادی داشت کوچیک و بزرگ پیرو جوان تن به ازدواج نمیداد یا چه میدونم قسمتش نمیشد .با مردای متاهلم دوست میشد 😔😔 یک بار که فهمیدم با یه آقای متاهل دوست شده تنم لرزید خواستم راهنماییش کنم ازش خواستم این کارو ادامه نده اما اون قبول نکرد و میگفت اگه زنش خوب بود چشم و دل شو هرش سیر بود و میگفت من با کسی هستم که بهم نیاز داره . یکبار شنیدم که تلفنی داشت به اون خانم اون آقایی که باهاش دوست بود میگفت از زندگی عشقم برو بیرون اون منو میخواد و خانمه خیلی ناراحت و عصبی بود و مدام فوهش میداد ولی دوستم فقط میخندید .
و فقط این نیست با مردای متاهل زیادی دوست بود و حتی با یه مرد متاهل تا مرز ازدواج پیش رفت و اون مرد به خاطر دوستم با یه بچه زنشو طلاق داد .اما بنا به دلایلی ازدواجش به هم خورد .با پسرای مجرد کوچکتر از خودش هم دوست میشد . از زیبایی که داشت سواستفاده میکرد .خیلی دلم برای اون مردای متاهلی که توی دامش میوفتادن مبسوخت چون زندگیشون کاملا بهم میریخت و دوستم شماره ی خانومهای اون آقایون رو گیر میاورد و باهاشون حرف میزد وکاری میکرد که زنش بفهمه شوهرش با این خانومه
خلاصه این دختر سالها بعد ازدواج کرد با یه مردی که میگفت پولداره .شاید یک سال با هم خوب بودن بعد از یک سال فهمید که این مرد کسی نبوده که میخواسته . شوهرش با خانمای رنگا رنگ دوست بود 😔😔
بله درسته با مردی ازدواج کرد که هم دست بزن داشت هم مشروب خوار بود و هم هر روز با یه خانم
دوستم شد تلفنچی زنای رنگارنگی که به شوهرش زنگ میزدن و پیشش برای شوهرش دلبری میکردن و بارها چندین نفر از این زنها بهش گفته بودن که از زندگی عشقشون بره بیرون
الان زندگی براش مثل جهنم شده روزی هزار بار آرزوی مرگ میکنه و چندین بار هم اقدام به خود کشی کرده 😭😭😭😭😭😭😭😭😭