نمیدونم چرا سرد شدم ... به اینها ... من کسی بودم که برای چله برداشتن معروف بودم ... چله های سخت زیاد طولانی همه رو میخوندمو بر میداشتم ... هرکی هرچی معرفی میکرد با انگیزه میخوندم و انجام میدادم ... با امید و ایمان از خدا میخواستم خواستمو ...خیلی شور داشتم ... خیلی ... اما الان مدتیه سرد شدم ... یه جوری شدم ... از گذشتم گفتم که نگید دارم ترویج بی اعتقادی و کفر میکنم ... من فقط دارم حالیکه مدتیه در من بوجود اومده رو توصیف میکنمو درد دل ...
سرد شدم بی تفاوت شدم بی انگیزه شدم ... یه جورائی یه قانون محکمی انگار در وجودم ساخته و بنا شده که اصلن دعا معنی نداره و خدا کاعنات جهان هستی نمیدونم اسمش هرچی که هست ... خودش اونچه که بخاد رو در زمانیکه بخاد انجام میده ... به خواست ما نیست و اگرم به خواست ما باشه شاید برسیم ولی با پشیمونی ... یا برسیم اما موقت ... اینها رو تجربه کردم که دارم میگم ... چه در مورد مساعلی که از دست انسان خارج بوده چه در مورد مساعل کاری و زندگی و گرفتاریها ... کلی بهش رسیدم ... سرد شدم خیلی سرد شدم ... یه جورائی اصلن رغبت به خوندنشون یا انجامشون ندارم ... اما ناراحتم ... چون ادم یه جورائی حس استیصال میکنه بی پناهی ... رها شدگی ... گاهی بی تفاوتی خدا رو با تمام وجودم از چیزی که خیلی داره رنجم میده میبینم ... اینکه خدا در هر زمان هرکاری که خودش بخاد رو انجام خواهد داد ... دعای من نذر من نختم و چله و نماز من تاثیری بر اراده و روند خدا نداره که اگرم داشته باشه موقته و باز ...خلاصش که یه جورائی در هر اتفاقی دعا کردن برام شده قفل ...
آخه بعضیا واقعا شورش رو دراوردن با نادانی و کج فهمی خودشون باعث شدن همه به خدا به دعا کردن به ذکر گف ...
عزیزم هرچقدر عصبانی بشیم حق توهین به دیگران یا بد صحبت کردن با کیاییکه یه جور دیگه فکر میکنن یا حداقل عین ما فکر نمیکنن رو نداریم...
نباید باهمدیگه بتوپیم... این هیچ توجیهی نداره... چرا باید جوری حرف بزنیم یا دیگران رو طوری مورد مخاطب قرار بدیم که موجب ناراحتی و خشم و عداوت اونها بشیم؟ نتیجش چیه واقن؟
منم مثله تو خیلی پرشور بودم و بعد سرد شدم تا استخاره گرفت یکی برام و معنیش این بود ک آنهایی ک ایمان و توکل قویی دارند قطعا پیروز میشوند البته اینو کلی گفنم
اسمم مهنا نیست مادربزرگم که فوت شده همیشه اشتباهی به این اسم صدام میکرد منم اینو گذاشتم لطفاً برای مادربزگم صلوات بفرستید
عزیزم هرچقدر عصبانی بشیم حق توهین به دیگران یا بد صحبت کردن با کیاییکه یه جور دیگه فکر میکنن یا حداق ...
برای کسی که خدا رو تو چشم مردم بد میکنه خشم هم کمه.یعنی چی عقیده ش مخالف عقیده منه!!!از ریشه جاهله جاهل.مردم رو هم با راهنمایی غلط به سمت جهل میبره.اگه تاپیک خودم بود بدترین الفاظ رو براش بکار میبردم ملاحظه تاپیک شمارو کردم گفتم تاپیکتون خراب نشه.
انجام پروژه ها و تحقیق های دانشجویی با قیمت توافقی و تحویل در کمترین زمان ممکن
کلا مشخصه تو مشکل داری با خودت والا نمیگفتی فکر میکردم شیطون و تو درس میدی شیطون پیش این اخل ...
تو در مقام قضاوت یک انسان دیگه نیستی که بگی شیطانم من.بجای اینکه بیرون دنبال شیطان بگردی تو وجود خودت بگرد.جهل تو نادانی تو همون شیطانه بهتره تو وجودت بکشیش
انجام پروژه ها و تحقیق های دانشجویی با قیمت توافقی و تحویل در کمترین زمان ممکن
برای کسی که خدا رو تو چشم مردم بد میکنه خشم هم کمه.یعنی چی عقیده ش مخالف عقیده منه!!!از ریشه جاهله ج ...
نه عزیزم .. باز هم توجیه ناپذیره ... خود خدا هم در حق بدترین و دشمن ترین بنده اش هرگز عصبانیت و توهین نمیکنه ... دیگه ما که بنده هستیم و ناجیز دوست عزیز ... عصبانیت و خشم درون شما چیزی هست که خودتون رو فقط آسیب میزنه ... نیازی واقن به این همه عصبانیت نیست ... هرکسی مختاره در هر موقعیتی اظهار نظر کنه ... اما کسی مختار نیست در هر موقعیتی توهین آمیز برخورد کنه ...
برای کسی که خدا رو تو چشم مردم بد میکنه خشم هم کمه.یعنی چی عقیده ش مخالف عقیده منه!!!از ریشه جاهله ج ...
بعدم عزیزم توی این تاپیک من هیچکس خدا رو زیر سوال نبرده عزیز دلم ...و کسی رو هم هیچکس راهنمائی بد یا به قول شما جاهلانه نکرده ... شما چرا انقدر خشم دارید ؟ بنده خدا یک ذکر رو معرفی کرد ... عزیزم هرکسی به روش خودش حق داره خودشو به خدا نزدیک کنه ... کسی هم دلش نمیخواد نزدیک خدا بشه مختاره دور شه ... خودش میدونه ... اما اصلن دلیل بر اهانت و توهین نمیشه که ...دوست عزیزم کمی آرام تر .. کمی مهربانتر ... به خدا دنیا شاید تا 2 دقیقه دیگم نباشه یا حداقل نباشیم ...