یک جوری بی قراره هی به شوهرم زنگ میزنم گیرم میدم اصلا نمیدونم چمه
قرآن بخون آروم میشی
فکر کنم به خاطره روز زنه دلم یک هدیه درست حسابی میخواددد 6 سال زنشم در حد یک عطر 200 تومنی فقط دوساله پیش خرید که مثلا گرون بود پارسال گل یکبارم شال و تاپ
بچه ها من خیلی غمگین میشم وقتی یادش میفتم تو دوران عقد هدیه ایی نگرفتم مادرشوهرمم نخرید برام مادرشوهرم گفته بود طلا میخره اما نخرید سرویسم نقره بود یا بعد عروسی دعوتش کردم دست خالی اومدحتی یک جعبه شیرینی نخرید
من خودم شاغلم خداییشم برای خودم خرج میکنم اما وقتی میبینم مادرشوهرم برای دخترش خیلی هزینه میکنه اما 2 درصد اون هرینه رو واسه منکه عروسشم نکرد تو عقد و تولد و مراسم دلم خیلی میگیره
منم امروز دلم خیلی گرفته...بی دلیل...
چرا هیشکی هیچی نمیگه دلم گرفته اصلا دلم راضی نمیشه زنگ بزنم مادرشوهرم روز مادرو تبریک بگم
دلم بدجور گرفته میرم پیش همکارم همیشه خدا خودشو میگیره ادم عصبی میشه انقدر سرده اونم از دوستای بی معرفتم با مامانمم تا حرف میزنیم دعوامون میشه
پارسال سرکار واسه روز زن واسمون یک مبلغی ریختن اونم تا الان خبری نبود گفتم لااقل اونو میگیرم میرم واسه خودم خرید میکنم
دقیقا منم..دم به دیقه بهش زنگ میزنم...خیلی دلتنگ و بیقرارم...
این ماه قسط عقب مونده ش زیاد بود کادوی مامانم و مامانش رو خودم خریدم، ۲.۵ هم بهش ارت به کارت کردم، تازه امروزم جاریم زایمان کرده دوباره ۲ تومن دیگه باید بهش کارت به کارت کنم به عنوان هدیه...
اصلا ازش انتظار کادو ندارما..اما نمی دونم چرا دلتنگم..
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
