من یه آپارتمان پنجاه متری دارم از قبل از ازدواجم خریدم
شوهرم میگفت اونو عوض کن یه بزرگترش رو بخر کفتم باشه ولی پولم نمیرسه برای بزرگترش. بهم کفت شریکی میخریم بازم من قبول کردم چون فک کردم منظورش خودشه
اونم خیلی خوشحال شد تا اینکه یه جا وسط حرفاش گفت با خواهرم شریک میشید هروقت هرکی پول داشت سهم اون یکی رو میخره! گفتم کدوم خواهرت میگه فلانی! میگم پولش کجا بود نه کار داره نه درس خونده نه شوهر کرده نه ارث بابا بهش رسیده! میگه تو چیکار داری از یه جایی میاره !!!! ینی شوهرم سهم پول اونو خودش میزاره ولی من باید خونه م رو بفروشم!!! آخر هم خونه جدید ب نام هردومون باشه !!!!
من این شوهر رو چطور ببخشم اخه
همه کاراش همه فکراش فقط ب سمت این میره چطور برای خواهراش کاری بکنه
اصلا ب فکر زندگی خودمون نیس