الان که عقدی شوهرت بیشتر به حرفته اگه بگی دوری از مامانم برام سخته گوش میده نگو نمیخوام با مادرت تو یه ساختمون باشم اون جوری بهش بر میخوره فقط از نظر دوری از خانوادت بگو اگه الان مخالفت کنی کوتاه میاد ولی اگه بدی هر چقدر هم خانواده بدی کنن بگی برگردیم شهر خودمون دیگه بعیده بیاردت همش باید جنگ داشته باشین خدای نکرده ۶ ۷ ساعت راه زیاده نهایت سالی دوبار بتونیم بیاین شهر خودتون
خانواده شوهرتون میتونن همینجا براتون یه خونه کوچیکتر رهن کنن نهایتا
نظر خودت مهمه مادر تا زمانی میتونه نظر بده که چه دختر چه پسر راه بده که نظر مادر اعمال بشه .ولی بازم عجله نکن قشنگ بشین فکرات رو بکن و خوب برسی کن بعد مادرت رو در حریان بزار اگر میخوای بری مزایایی این طرح رو براش بگو تا متوجه بشه به نفعت هست این دوری و دلتنگی همچنین همسرت باید خیلی مراقب باشه که اجازه دخالت داده نشه و سعی کنه اوایل ازدواج بیشتر ببرتت خونه پدر مادرت یا اونا بیان پیشت عزیزم همه برای پیشرفتشون تو زندگی پاشونو روی خیلی از خواسته هاشون میزارن تا زندگی ریشه کنه و قوی بشه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
