من ارشد شوهرم لیسانس.
من بیکار شوهرم با دیپلمش کارمند شده بود. بعد از ازدواج به زور فرستادمش دانشگاه
جفتمون ارشد
من واقعا متوجه نمیشم اون زمانی ک شما همسرتون رو انتخاب میکردی یا ب مدرکشون توجه نکردی یا واست مهم نبوده ،در هر صورت ب هردلیلی این آقا رو پذیرفتی حالا بعد از این همه وقت تازه شما ب این نتیجه رسیدی این آقا واسه شما کمه و این داستانا خب عزیزِمن هرکسی یه مدلیه یکی دوست نداره درس بخونه میره شغل آزاد انتخاب میکنه یکی ام درس میخونه،و اینم بگم ک چقد زیادن آقایون درس خونده ای ک هیچ مهارتی ندارن و بیکارن و ...
شما مطمئنم همینطور ک اینجا هر لحظه تاپیک میزنی واسه این مسئله ب همون شکلم داری توو خونه همسرتو عذاب میدی
عزیزم بهتره شرایط رو بپذیری نهایت میبینی زندگیتو دوس داری پیشرفت واست مهمه یه سرمایه جور کنید یه شغل پردرآمد تر راه بندازید وگرنه ک نه همسرتو اینقد اذیت کن نه ماهارو ک هی ب روزرسانی میکنیم میبینیم تاپیکای شماس راجب این چیزا
اصلا زندگی تقابل مدرکها نیست دانش و فهم و شعور هم لزوما به مدرک ربطی نداره شاید در انتخاب اولیه این مسایل مهم باشه این که فرد با دو سال اختلاف سنی یا ده سال اختلاف سنی ازدواج کند به ترجیحات ذهنی و تاثیر اطرافیان بر میگرده ما دانشجو بودیم ازدواج کردیم من ارشد خانمم کارشناسی بعد من دکتری خوندم و خانمم خانه دار بود بعد از پایان درس من او شروع کرد ادامه تحصیل و داره ادامه میده امسال هم اگر ازمون هم پذیرفته نشه استعداد درخشان قطعا دکتری قبول هست
واقعا باید حتما خودشون تجربه کنن تا توجیه بشن.چقدر آدم با بالاترین مدرک تحصیلی هست که اخلاق ندارن تو همین سایت دیدم خانوما میگن.ایشون شوهر با اخلاق داره گیر داده به یه تیکه کاغذ پاره که تو این مملکت حتی میشه با پول خریدش.
