خیلی ناراحتم😔
قصدمون ازدواج بعد من کلا اعتمادبنفسم صفره و غمگینم بیشترم بخاطر چاقیه
بعد امشب دعوا کردیم بعدش اشتی کردیم
گف بزار ایراداتو بگم هی میگی رژیم میگیرم و خوابمو تنظیم میکنم و کارای خونه رو میکنم ولی انجام نمیدی
بعد گف مث گاو میخوری (از حرص،گف) بعد گف من دختر تنبل و خابالو پرخور دوس ندارم بخاطر من لاغرشو
بعدا گف من خاستم زورت بیاد برا سوزوندن منم ک شدی لاغرشی
ولی دلمو شکوند غرور و دخترانگیمو شکوند..
دوسشم دارم جای همه دوستامو گرفته
نمیدونم چیکار کنم خیلی دلم شکسته
چطوری لاغرشم بخدا مث گاو نمیخورم
چون از درون غمگین و نابودم انگیزه هیچیو ندارم بیشتر ب مرگ فک میکنم تا زندگی...
هیچ امیدی تو دلم نیست..
قدم ۱۷۱ وزنم ۹۵