2737
2734
عنوان

من میترسم برم خونه شوهرم

| مشاهده متن کامل بحث + 6600 بازدید | 260 پست
خب چونکه نیاز داشتم عاطفی جنسی و خب با دوست پسر نمیتونستم نیازامو برطرف کنم نیازداشتم به همدم به یکی ...

اینم دوس پسرت بود؟

من از خونواده ثروتمندی نیستم،خیلی زحمت کشیدم برای رتبه سه رقمی کنکور شدن و بعدشم مهندسی😀 و الان کار می کنم و تقریبا مستقلم.❤من عاشقتم،با این که بعضی وقتا خیلی اخلاقم بد میشه🥺❤خدایا هیچ وقت از من نگیرش💗


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

خب چی بگیم واقعا حقیقته دیگه خونه شوهر سخته همه کار باید بکنی مسئولیت داره حرفای مادرشوهر رو باید تح ...

خب حرف مادرشوهرکه اصلا مهم نیست 

کارخیلیه؟

بدون بچه هم سخته کاراش؟

همسرم ناهارهم خونه نیست فقط شام میاد

2728
خونه ی شوهربهشته  پیش کسی هستی ک ب تمام  معنا عاشقته مسئولیتش سخت نیس هروقت خسته شدی و پر ...

😭😭😭وای واقعا میگی؟

من خیلی ترسیدم اصلا دلو دماغ انجام کارارو ندارم همش میخوام عقب بندازمش

2738
حقیقته

بستگی به ادمش داری و طرز فکر 

وزن اولیه 104😛اغاز رژیم 7اردیبهشت 1400🥴خداروشکر بعد یک سال 30کیلو کاهش داشتم 💃💪اغاز سال دوم رژیم 😍💪وزن فعلی 76😎هدف اول 70،🙃🙃 هدف اخر 68 هر زمان شد  😊😎  من می تونم چون می دونم 😂 یه زمانی چاق بودم همه می گفتن اوف چقد چاق وزشتی 😡منم با ارامش می گفتم درشت مجلسیم دوست دارم اینطوری 😎الان لاغر شدم همونا می گن وای لاغر شدی از ریخت افتادی 😒بازم من می گم دوست دارم می خوام مانکن باشم 😎من برا دل خودم زندگی می کنم نه به فکر ادمای هزار رنگ اطرافم 💪💪💪😎خدا جونم مرسی یه دختر  ناز ویه پسر جیگر بهم دادی باباشونو نگم دیگه خودت می دونی 😄😄😄😄 😍😍😍لطفا مواظب خانواده چهار نفره ما باش 😍😍😍 😍😍من یک دختر یک همسر  یک مادرهستم   به وجود خودم افتخار می کنم 😋   من یک خانه دارم یک خانه داره شاغل عاشق کارای هنریم کارم بافته بافت عروسک  لباس وشال وکلاه☺ برا سرانجام رسیدن کارم خیلی تلاش کردم 💪کلمه نمی تونم در فرهنگ لغات زندگی من وجود نداره😎 کاری نیست که نتونم انجام بدم من یک زن هستم 😊😊😊😊خدایی سوال کردی جواب می دیم ریپلای نمی کنی یه لایک بکن 
😭😭😭وای واقعا میگی؟ من خیلی ترسیدم اصلا دلو دماغ انجام کارارو ندارم همش میخوام عقب بندازمش

اره بخدا قسم خوب باش باهاش ببین چقدر شوهرت باهات خوب میش 

خودت یادش بده باهات چطوری رفتار کن 

من ک قبل عروسیم ۳ روز قبلص خونمونو عذا کرده بودم چنان قهر و جیع  گریه ک بازم عقد بمونم منی ک دیوونه ی شوهرم بودم خودم تاریخ عروسی رو تعیین کردم  ولی خب این ی ترسیه ک همه ی دخترها دارن 

ولی از وقتی اومدم پیش شوهرم تازه معنای زندگی رو فهمیدم اینجا بهشته معنای واقعی ارامش 

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز