نمیدونم الان خوشحال باشم اون عشقو تجربه کردم یا ناراحت ک ضربشو خوردم
دوسال باهاش بودم دوسال عاشقی کردیم
باورتون نمیشه وقتی بهم میگفتیم دوستدارم گریمون میگرفت
کل هفته کار میکرد اخر هفته منو ببره بیرون
کل تلاششو کرد دارو نداروشو فروخت ی کاریو شرو کنه
من چی؟!
بجگی میکردم فقط میگفتم شوهردخترعموم فلان ماشینو خریده شوهر دختر عمم فلان خونه
خیلی بد بودم
یچی بگم ممکنه از من بدتون بیاد این باباشو فوت میکنه مادرش با یکی دیگ ازدواج میکنه اونم فوت میکنه بعد حقوقشو استفاده میکردن میگف من برای بابام قران میخونم برای اونم میخونم گفتم اره بایدم بخونی اگ اون نبود شما چجوری زندگی میکردین
گف پری مگ ما گداییم😭