من بچه شمرون هستم و عاشق محله قدیمیمونم و بازار تجریش که بچگیم در اونجا گذشت و کبوتر های امام زاده ص ...
دوران دبیرستان ،من و دوستام دم عید که معلمها نمیومدن مدرسه ، از مدرسه زدیم بیرون و رفتیم امام زاده صالح ، یادش بخیر چقدر خوش گذشت ، بیست سال پیش بود انگار همین دیروز بود
زندگی کوزه ی آبی خنک و رنگین است ، آب این کوزه گهی شورگهی تلخ گهی شیرین است
حالا اگه در مورد شهرای دیگه بدگویی کنن همه میان خودشونو تیکه پاره میکنن که به شهرمون توهین نکنین ولی بعضی ها تهران زندگی میکنن و مهاجرن بدگویی هم میکنن