2777
2789
عنوان

این زندگی حق من نبود

488 بازدید | 15 پست

من نجیب من درس خون منی که تا دکتری خوندم منی که اهل پسربازی نبودم منی که همه میگفتن خوشگلی منی که از ۲۰ سالگی روی پای خودم ایستادم و به ثروت پدری تکیه نکردم حالا هیچی خواستگار ندارم اما میبینم دخترهایی که نه خانواده باقید و بندی دارند و همه نوع رابطه جنسی تو مجردی تجریه کردند  نه قیافه نع تحصیلات دارندچه خواستگارهایی دارند من با ۳۰ سال سن باید بشینم حسرت بخورم حسرت بچه حسرت همسر حسرت جوونیم که رفت 

اگر در حق بقیه خوب نبودم اگر هرکس تا نیاز به کمک داشت کمکش نمیرفتم اگر خودمو وقف خوشبختی بقیه نمیکردم دلم نمیسوخت 

ولی چرا من .خدا چرا من .چرا منی که اینقدر سعی کردم بنده خوبی باشم عشقم جلو چشمام ازم گرفتی و من باید با حسرت به عکس های دونفره پروفایلش زل بزنم.من چی نداشتم که نخواستی منم خوشبخت بشم

کاش بمیرم

عزیزم هر کس یه حسرت داره منم حسرت دارم چرا ازدواج کردم الان باید تا این وقت شب تنها باشم معلوم نیست شوهرم کجاست کاش خونه بابام بودم الان 😢

نــَــﺦ ﺩﺍﺩﻥ ﻫَﻤﯿﺸــه ﻫــﻢ”ﺑـَــــﺪ“ﻧﯿﺴــــتﺑــــﻪ ﺑَﻌﻀﯿــــﺎ ﺑﺎﯾــــﺪ ﻧـَـــﺦ ﺩﺍﺩ تا“ﺩَﻫﻨﺸــُــ😖ــﻮنو” “ﺑــﺪﻭﺯَﻥ”  

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

خب هر کسی به یه خواسته اش که براش کلی تلاش کرده نرسیده .

من به خیلی خواسته هام نرسیدم نه عشقی نه همسری نه بچه ای .پس سهم من از این همه تلاش برای اینده چی بود؟تنهایی؟نجابت کردم که الان تنها بمونم

من به خیلی خواسته هام نرسیدم نه عشقی نه همسری نه بچه ای .پس سهم من از این همه تلاش برای اینده چی بود ...


من کل عمرمو گذاشتم پای پزشکی قبول شدن .

نه بیرون رفتم نه خوشگذردنی نه خونه فامیلا 

حتی ۱۳ به درها جایی نمیرفتم .

چندین سال ‌

کل زندگیم در خونه و پای کتابا گذشت .

کلی تلاش صبح تا شب . اما نرسیدم ..کاهی دیونه میشم از نرسیدنم به هدفمک


فقط در تمام عمرم همون یه هدف رو داشتم .

الان عصبی شدم 

نمیخواد دیگه دعا کنید :(  حاجت روا نشدم :(
نمیتونم بگم عزیزم.میترسم شناخته بشم

اشکال نداره عزیزم مطمئن باش یه جوری ازدواجت جور میشه که خودتم تعجب میکنی من خودم خواهر کوچیکرم کلی خواستگار داشت ولی من خیلی کم بعد اون ازدواج کرد و من موندم بعد ۴ سال شوهرم اومد خواستگاریم اصلا نمیدونم چطوری شد تو ۶ ماه نامزدی و عروسی گرفتیم 

انشالله تو هم یهویی به خواسته دلت برسی

اللهم صلی علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم

ان شالله ازدواج و موفق داشته باشی

اول از همه باید بی خیال اون پسر بشی هرچیزی که تو را یاد اون میندازه ....، پروفایلش را چک‌نکن ، شمارش را پاک کن

بذار فکرت از اون خالی بشه 

بعد بیا سراغ خودت به این فکر نکن که ای وای ۳۰ سال رفت ...خیلی زود ازدواج می کنند بعدم طلاق و ....اتفاقی که الان زیاد شده ..

 من دیر ازدواج کردم  ۳۱ سالگی دخترم ، ۳۴ سالگی پسرم را بدنیا آوردم چون یه مدت مثل تو فکرم را درگیر کسی کرده بودم... اما این درگیری و بعد شکست عشقی باعث شد بیشتر سمت خدا برم چون دیگه هیچ چیز برای زندگی نمیدیدم و کلا خیلی تغییر کردم ظاهر و باطن و .... و در کنارش  کم کم دعا برای ازدواج هم زیاد می کردم ولی تمرکز روی کار و ارتباط با دیگران....از یه جایی  به بعد دیگه خیلی خاستگار  داشتم خودمم توش مونده بودم البته خیلی اذیت شدم تا بالاخره ازدواج کردم .....



همین که دیگران را قضاوت میکنی درست نیست. اونی که مجردی رابطه جنسی داشته هیچر بطی به بقیه نداره. مگه کسی نامه فدایت شوم و التماس نوشته بود که دکتری بخونی و دوست پسر نداشته باشی؟

دنیا به هیچکس هیچ چیز بدهکار نیست و هیچ چیز این دنیا هم بر اساس عدالت نیست.


من ۲۳ ازدواج کردم از بس که خواستگار م زیاد بود بابام خسته شده بود تو خیریه کار میکردم محجبه بودم با هیچ پسری هم نبودم  بعد لیسانس الان اگه برگردم عقب هیچ وقت ازدواج نمیکنم بخدا راست میگم خدا میدونه تو این ۹ سال چی کشیدم قدر مجردی و بدون 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792