بچه ها سه ماه دیگه از قرار دادم مونده .واقعا دوست ندارم برم سرکار محیطش خوبه ها شغلم رو دوست ندارم .فقط صرف اینکه نرم افزارش رو بلد بودم و دنبال کار بودم قبول کردم رریس هم آشنا بود قبول کردم برم الان که میرم میبینم خیلی از خواسته هام دوره چیکار کنم این سه ماه زود بگذره؟از بابام هم میترسم بگم دیگه نمیام
بندگی کن تا که سلطانت کنند /تن رها کن تا همه جانت کنند .خداجونم بهم توفیق بندگی خودت رو بده همین و بس
1400/1/18 دومین فندوق مامان خوش اومدی تو دلم ... 1400/4/9 هلنا قشنگ من دخمل نازم .... یه مامان شاد و پر انرژی که جز شادی و خوشحالی و آرامش پسرم چیز دیگه ای مهم نیست ... خونه بهم ریخته مرتب میشه چای سرد شده رو میشه عوض کرد غذای یخ کرده رو میشه داغش کرد ظرفای نشسته بالاخره شسته میشن اما هیچوقت بچه هامون دیگه ۱ساله یا ۲ساله یا ۳ساله یا ........ نمیشن پس از لحظه به لحظه بزرگ شدنش لذت میبرم و سخت نمیگیرم ... پسر کوچولوی من مامان عاشقته
اینجا ۷۰۰ میده بدون بیمه..پایان نامه ام هم نصفه مونده استرس اونم دارم میترسم پشیمون شم بعداً چرا ول کردم .خیلی فشار روانیم زیاد شده .از طرفی خانواده هم میگن باید بری
بندگی کن تا که سلطانت کنند /تن رها کن تا همه جانت کنند .خداجونم بهم توفیق بندگی خودت رو بده همین و بس
اینجا ۷۰۰ میده بدون بیمه..پایان نامه ام هم نصفه مونده استرس اونم دارم میترسم پشیمون شم بعداً چرا ول ...
خب دنبال کار باش دیگه اگه پیدا کردی برو اگه نه که همینجا بمون
1400/1/18 دومین فندوق مامان خوش اومدی تو دلم ... 1400/4/9 هلنا قشنگ من دخمل نازم .... یه مامان شاد و پر انرژی که جز شادی و خوشحالی و آرامش پسرم چیز دیگه ای مهم نیست ... خونه بهم ریخته مرتب میشه چای سرد شده رو میشه عوض کرد غذای یخ کرده رو میشه داغش کرد ظرفای نشسته بالاخره شسته میشن اما هیچوقت بچه هامون دیگه ۱ساله یا ۲ساله یا ۳ساله یا ........ نمیشن پس از لحظه به لحظه بزرگ شدنش لذت میبرم و سخت نمیگیرم ... پسر کوچولوی من مامان عاشقته