دلم واسه زحمت هایی که براش کشیدیم میسوزه دلم واسه بابام میسوزه
ازیه طرف هم مادرشوهرم ازبی مادریم ازبی خواهربودنم سواستفاده میکنه اذیتم میکنه کل زندگیش فقط جاری خانومه کم مونده جونشوبده بهش چون هم جاریم هم شوهرخواهرشوهرم فامیل خودشون هستن اوناهارودوست دارن منوغریبه میدونن میخواستن خواهرجاری روبگیرن شوهرم قبول نکرده الان واسه ماکاری نمیکنن میگن خودت انتخاب کردی به ماربطی نداره