ببین ما یکی فامیلامون قهر بودن پدر خانواده مرد ، عروس و با خانواده اش اومدن تو خواهر شوهراش شرو کردن سر صدا اونم آروم رفت یه کنار نشست هیچی نگفت با مامانش اینا بود بعدم یکم اونا سرصدا کردن تموم شد
میگفتن نیا تو😶
حالا داداششون رفته بود سر این هوو آورده بود
یا یه مورد دیگه یادمه اونم سر عروسشون سرصدا میکردن تو قبرستون اون یواش چادرشو کشید رو صورتش و گریه میکرد
فقط اگه میتونی تنها نرو
هیچی نگو
فقط تو دلت بگو این نیز بگذرد
خودتو به هنسرت ثابت کن
هیچی نگو اگه بی حرمتی کردن