دو تا خونه داریم که نیمه ساختن . بهش میگم یکیشو بفروش اون یکی بسازیم وقتی پول نداری میگه نه یکم بیشتر صبرکن خونه رو با پول خودم میسازم . یه سال ۵ ماهه عقدم اینجوری که میگه صبر کن یعنی ۳ یا ۴ سال دیگه . بعد بهم میگه تو منو درک نمی کنی هدفت بزار رو درست نه خونه خودت رفتن . به خاطر مامانم ارامش ندارم از صبح تا شب باید خونمون مثه کوزت کار کنم غر بشنوم وقت ندارم درسمو مثه ادم بخونم دلم مخواد برم خونه خودم ارامش برای یه دقه هم شده حس کنم .
ما بگیم خونه رو صبر کردم برای تیکه هایی که باید بخره هم باید دو سال دیگش صبر کنم ؟
وسایل بحثش فرق میکنه نیاز به صبر کردن اونم دوسال نداره قسطی میخره تموم میشه
ولی خونه اینجوری نیست
جمله ی چرا انقدر زود ازدواج کردی؟ به اندازه ی جمله ی چرا ازدواج نمیکنی؟ زشته! جمله ی سومین بچه رو میخواستی چیکار؟ به اندازه ی سوال چرا بچه دار نمیشی ناراحت کننده اس! به اسم روشنفکری در زندگی دیگران دخالت نکنید🙏
هیچ وقت این حرف و نزن که خونه مادرم آرامش ندارم، حتی اگه خیلی بهت سخت میگذره و با شوهرت راحتی اینو بهش نگو، برعکس بگو هیچ جا خونه پدری نمیشه ولی دلم میخواد زودتر برم سر زندگیم ذوقش و دارم