درس خوندن سخته.. من هم کلاسی هایی داشتم که هم متاهل بودن هم بچه کوچیک داشتن هم شاغل بودن.. میگفتن شهریه درسها و کتابها رو خودشون باید کار کنن در بیارن.. شوهرشون یا نداره یا نمیده.. از یه طرفم بچه و خونه و خانواده شوهر که اینجور مواقع واسه پا پیچ شدن به عروس تند تند میان مهمونی و بریز و بپاش.. غر غر شوهر و کمک نکردن تو کارهای خونه و بچه.. فکر کن..
تو نه شاغلی.. نه یه شوهر و بچه تو مخی داری.. نه مسیولیتی رو دوشته.. مادرت هست و همه کارها رو میکنه بابات هم خرج درس و دانشگاهتو میده فقط کار تو خوندن... به سر و صداها توجه نکن نهایت هندسفری بزار صدا کمتر بیاد مهمون میاد از اتاق بیرون نرو بگو درس دارم..در حد سلام و علیک نهایت..
اگر هدف داشته باشی سختی رو به جون میخری...
منم تو مجردی فرصت طلایی درس خوندن رو از دست دادم شاید درس میخوندم زندگیم اینجوری نمیشد..😔