نه بابا.. هر دختری تو خونه باباش تو ناز بزرگ میشه.. ولی خب وقتی هدفی داری برای رسیدن بهش باید تلاش کنی..سخته میدونم خود من ده سال ازدواج کردم زمان ما کامپیوتر پیشرفته نبود سر پایان نامه هی تایپ میکردم هی برق میرفت نمیدونم چرا.. یه موضوعی هم استادم سر لجبازی بهم داده بود که هیچ مطلب تو نت راجبش نبود حتی به انگلیسی که لااقل بدم ترجمه کنن فارسیشو بنویسم..زخم معده شدیدی گرفتم و از بس حرص خورده بودم و عزا و مرگ و میر فک و فامیل پشت هم افتاده بود ..چقدر دکتر رفتم تا معده ام خوب شد هنوزم ناراحت بشم معده ام عصبی شده معده درد منو میکشه..
ولی باز میگم کاش میخوندم..
مقطع بالاتر قبول شدم دولتی بابام گفت درس بس.. برای زندگیت یه تصمیمی بگیر یا کار یا ازدواج..از شانس تو یه هفته ۴،۵ تا خواستگار اومد.. شوهر کردم گفتم وضع مالیش خوبه مگه خنگم برم درس بخونم کار کنم بدم پسر مردم بخوره و بچه داری کنم و ..گفتم میشینم اون کار میکنه عین خانوم ها.. الان در ظاهر زندگیم خوبه ولی شوهرم بی معرفت.. خائن..چی بگم سرتو درد بیارم..
کاش میرفتم کار میکردم درس میخوندم که بابام بهش فشار نیاد مخالفت کنه با درس خوندنم ولی هیچ وقت شوهر نمیکردم..