وای حرف بچه که میشه من یاد بی خوابی هام می اوفتم دیگه توبه کردم یکی بسه
از نظر ماای میتونم از پسش بربیام ، ولی از نظر روحی میدونم ک میشم ی آدم عصبی و افسرده . بارداریمم ب شدت بده ،از ماه دوم شروع میکنم ب استفراغ تا لحظه ای ک زایمان کنم یعنی حتی یک روز هم خوب نبودم توی بارداری اولم وحشتناک بود
منم دخترم ۳۵ماهه هستش پسرم ۶ ماهه یعنی داغون داغون البته دخت م طفلی خیلی آرومه ولی پسرم کلافم کرده خستم خیلی فقط خدا کنه ابن دوران بگذره زودتر پسرم بشه یک سالش حداقل بتونه کمی بازی کنه من راحت باشم الانم یه هفتس اسباب کشی کردم به لطف گل پسر هنوزم کار دارم
نه اینطوری نباش...جوش نزن...بچه ها اول از همه از پدر ومادر الگو میگیرن..رفتار شما خیلی مهمه...ارامش شما خیلی مهمه...به یچه ها یاد بدید با هم خوش بگذرونن غمخوار هم باشن و احساس مسئولیت بهم داشته باشن...اگر شما سختی رو به بچه القا کنید اونها میپذیرن و اگر با سیاست و مدیریت جلو برید همه چی عالی پیش میره..اول از همه هم از خدا کمک بخواهید
پسر منم ۶ سالشه ولی دیگه بیارمم بدردش نمیخوره نمیارم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
11 ثانیه پیش
34 ثانیه پیش
42 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
