پسرم چهار و نیم سالشه از دو سه سالگی علاقه داره به پام همش پام رو میگیره و گاهن از پام بو میکشه البته خواهرم هم وقتی کوچیک بود همش دست مامانم رو میگرفت تو بغلش که بخوابه و عاشق دست مامانم شده بود نمیدونم چطوری بگم نمیدونم متوجه میشوید چی میگم !!! همش پام رو میگیره یکم کوچیکتر که بود حتی باهاش حرف میزد بازی میکرد با پام گاهی جلوی بقیه هم اینکار رو میکنه اعصابم خورد میشه هرچی بهش میگم این کار بد هست هم نمیفهمه نمیدونم چیکار کنم این کارش رو ترک کنه !!
ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکشایشالا که مشکل توهم حل بشه😘
ای آن که دیگر ندارمت بدان که همچنان از اعماق وجود دوستت دارم ؛ بدان هرگز توان تکرار خاطرات مشترکمان با شخص دیگری را ندارم؛ من بعد از تو هیچ وقت نخواستم گذرم به کافههای فردوسی بخوره؛ بعد از تو همیشه با بغض از میدان کاج رد شدم؛ وقتی بعد از تو رفتم شمال برای اولینبار دیگه از نگاه کردن به دریا لذت نبردم؛ دیگه توی تراسی که با هم هزارتا عکس داشتیم پام رو نذاشتم و حس میکردم اون خونهای که با ذوق چیده بودیم برام قفسه ولی هنوز همه چیز سرجاشه چون بعد از تو هیچکس سلیقهاش مثل تو نشد .دلم خیلی برات تنگ شده برای دیدن صورت قشنگت که نمیدونم خاک سرد و بیرحم باهاش چکار کرده؟دلم خیلی برای لمس دستهای گرمی که زیر خاک سرده تنگ شده.روزهای آخر بابت خیلی چیزها دلگیر بودم و نشد بیام پیشت و برای آخرین بار باهات وداع کنم چون باور نداشتم تو میری و فکر میکردم مثل همیشه میای و همه چیز رو از دلم در میاری...چون نشد خداحافظی کنیم داغ دلم هرروز تازهتر از قبل میشه حتی تو روز خاکسپاری نشد جمعیت رو کنار بزنم و بیام از ته دل گریه کنم و جیغ بزنم تا کمی سبک بشم و بغصم توی گلوم خفه شد آخه خیلی سخته که حتی نتونی اونقدری که دلت میخواد برای عزیز از دست رفتهات گریه کنی تا خالی بشی.کاش حداقل به خوابم بیای عزیزان لطفاً ازم نپرسید امضا در مورد چهکسی هست. ممنونم
منم وقتی بچه بودم وقتی میخواستم بخوابم دست مامانمو میکردم توی لباسم به بهدنه ی اینکه میخوام دستتو گر ...
خخخخ
جوری دست نیافتنی باش که همه بخاطر به دست آوردنت بجنگن 😌😌«پرو قرنیه مشکی هه قلدر چهار شونه کشتی گاز میدم زیگزاگی عشقی مونته کریستو جی زی جیزی اخلاق خاص حرصی قدمو لجباز ارثی نرم بالشتم پشمک صبح شد املت سنگک تعارف ندارم مرسی کک دوست ندارم پپسی مو بلند هیکل تارزان دنبال شرمو داستان لات نیستم ولی هفت خط شهر رو هواست با یه فندک چشا رو به ابراست ته هفت راه چاک من باز رسیدم به یه حال طناز سلامتی هر کسی تنهاست😎😎» من یه بلوچم و به بلوچ بودن خودم افتخار میکنمم 😌😌😎😜
بله برادر زاده و پسر عمه منم این عادتو داشتن بزرگ که شدن از سرشون افتاد برادرزادم حدودا ۵.۵ سالش بود ولی خب ما هیچوقت دعواش نکردیم فقط سریع حواسشو پرت میکردیم با بازیه دیگه یا بغلش میکردیم میچرخوندیمش
دختر منم به یقه لباسام علاقه داره هی گاز میگیره میخوره بقیه لباسام.لباس نو مجبورم بعد یکی دوهفته بندازم دور
پروردگارا شکرت که بهترینها را برایم مقدر کردی.پدر و مادری که مثل کوه پشتم هستند همسری که عاشقانه و دلبرانه کنار هم زندگی میکنیم دختری که مثل گل پاک است و برادر و خواهری که عاشقانه همدیگر را دوست داریم...خدایا شکرت که در این دنیای به این قشنگی حسرت هیچ بر دل این بنده ات نگذاشتی❤
وای خدا خوب گفتی دقیقا الان من نی نی سایتم دخترم دقیقا۴سال نیم داره با پاهام بازی میکنه میگه پا بزنم ...
اره منم همین کار رو میکنه مچ پام رو میگیره کوچیکتر که بود میگرفت بغلش میخوابید باهاش حرف میزد پاک رو تکون میدم میخنده فکر میکنه داره بازی میکنه باهاش عجیبه