من میتونم گریه گمشده رو بشنوم من میتونم حقیقت پنهان رو بشنوم سایه ها مارو صدا میزنن 🥀 من طلوع ترس رو میبینم اره اما همیشه امیدم پایداره ما قهرمان هستیم ⚔ قهرمان ها در تاریکترین زمان وقتیکه هیچ نوری نیست ولی ما بالاتر میریم💥 تمام امید و روشنی پنهان شده ولی ما باید زنده بمونیم
من میتونم لغوتون کنم اما تهدید کاربر و برخورد شما اصلا درست نیست
ممنونم
من میتونم گریه گمشده رو بشنوم من میتونم حقیقت پنهان رو بشنوم سایه ها مارو صدا میزنن 🥀 من طلوع ترس رو میبینم اره اما همیشه امیدم پایداره ما قهرمان هستیم ⚔ قهرمان ها در تاریکترین زمان وقتیکه هیچ نوری نیست ولی ما بالاتر میریم💥 تمام امید و روشنی پنهان شده ولی ما باید زنده بمونیم
ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکشایشالا که مشکل توهم حل بشه😘
من میتونم لغوتون کنم اما تهدید کاربر و برخورد شما اصلا درست نیست
عزیزم من ادامه پستاشونو نخوندم اونجا که دیدم توپید به یه کاربری چون دقیقا چند ماهه پیش سر همون تصادف تو هر سایتی توهین میشد خواستم اخطار بدم ولی خب درست میگید شیوه بیانم بد بود
من همیشع ی صندلی واسم کم بود ،کتم واسم تنگ بود ، کفشام برام کوچیک بود،ساعتم خواب میموند و من ازش جلوتر حرکت میکردم .دنیا برا من جای کوچیکیع ،احساس میکنم همع جا بستس و نمیتونم نفس بکشم، انگار همع این لحظع هارو قبلا دیدم، درختا، صدای ابشار،قورباغه ها، اونارو زمانی میبینم ک در حال مردنم/
هستک چیه یاد پسرعمم افتادم باز نیستی بهتره😂😂😂😂😂 وووی اره ۶ تا الارم گذاشم دیشب😕😒😂💔 ...
عارع ازین ب بعد اسمت هستکع عع زحمت نکش کلاه نباف برامن /
من همیشع ی صندلی واسم کم بود ،کتم واسم تنگ بود ، کفشام برام کوچیک بود،ساعتم خواب میموند و من ازش جلوتر حرکت میکردم .دنیا برا من جای کوچیکیع ،احساس میکنم همع جا بستس و نمیتونم نفس بکشم، انگار همع این لحظع هارو قبلا دیدم، درختا، صدای ابشار،قورباغه ها، اونارو زمانی میبینم ک در حال مردنم/
من همیشع ی صندلی واسم کم بود ،کتم واسم تنگ بود ، کفشام برام کوچیک بود،ساعتم خواب میموند و من ازش جلوتر حرکت میکردم .دنیا برا من جای کوچیکیع ،احساس میکنم همع جا بستس و نمیتونم نفس بکشم، انگار همع این لحظع هارو قبلا دیدم، درختا، صدای ابشار،قورباغه ها، اونارو زمانی میبینم ک در حال مردنم/
کازرونم چن سال پیش یکی ازروستاهای توابع کازرون ی دختر نوجون بادوستش میره بیرون دونفر افغان گرفتنشون یکیش دررفت اون یکی اسیر شد تا مردم رفتن تاسردخترو بردین تجاوزهم کردن سروبردن الان سالهاس سرش پیدانشده آخه سروبرای چی بردن هنوز ک هنوزه پیدانشدن اون تا چوپون عموی دخترابودن
من همیشع ی صندلی واسم کم بود ،کتم واسم تنگ بود ، کفشام برام کوچیک بود،ساعتم خواب میموند و من ازش جلوتر حرکت میکردم .دنیا برا من جای کوچیکیع ،احساس میکنم همع جا بستس و نمیتونم نفس بکشم، انگار همع این لحظع هارو قبلا دیدم، درختا، صدای ابشار،قورباغه ها، اونارو زمانی میبینم ک در حال مردنم/
نی نگ😎😛 ارع مث من😂در روز ۱۰ ساعت میام سایت😁😎دلبر سایتم دیگ
زدی منو اول تگ میکنیا /
من همیشع ی صندلی واسم کم بود ،کتم واسم تنگ بود ، کفشام برام کوچیک بود،ساعتم خواب میموند و من ازش جلوتر حرکت میکردم .دنیا برا من جای کوچیکیع ،احساس میکنم همع جا بستس و نمیتونم نفس بکشم، انگار همع این لحظع هارو قبلا دیدم، درختا، صدای ابشار،قورباغه ها، اونارو زمانی میبینم ک در حال مردنم/