سلام خانوما
ی دختر شاد بودم....ی مبارز به تمام معنا
همه زندگیم تلاش کرده بودم
زبانم فوله...زبلن سومم دارم میخونم
ی رشته عالیم
ی دانشگاه تاپ
ولی نامرد خیانت کار برگشت بهم گفت تو داری توی رویا زندگی میکنی😔
از زندگیت خیلی عقبی و همسنات دارن درسشون تمام میکنن تو دیر رفتی دانشگاه
گفت 3 تا زبان بلد بودن مگه مهمه
گفت رشتت خوبه ولی مهم نیست اخرش بیکاریه
گفت درسته 3 تا زبان میدونی و یا ساز بلدی ولی اینا تو رو تو زندگی جلو نمی ندازه من سال اخرم تو اول راهی😭
گفت توی خیالی و بلند پروازیات رویاست
خیلی خردم کرد
اینقد این مدت گفت عقبی که شدم منزوی و حالم از تلاش کردن و موفق شدن بهم میخوره
اخرم خیانت کرد و دم رفتن گفت تو توی رویایی😔
در صورتی به هرچی بهش قول داده بودم رسیده بودم😔
خیلی منزوی شدم...کل کتابامو انداختم ی گوشه همش فکر میکنم تو توهمم و هیچی نیستم و عمرم تلف شده
ی درسمم افتادم😔
فک میکنم پیر شدم و هیچی نشدم
واقعا عقبم؟راست میگفت یا بهانش بود؟خیلی تو رویا هستم؟3 تا زبان دونستن مهم نیس؟
یا صبر کردم برم ی رشته خوب یا ی دانشگاه خوب
اینا منو از زندگی انداخت و واسم دیر شده؟
23 سالمه
چه غلطی کنم تا جبران چه عقب افتادگیام؟😭