سلام دوستان تو یه دوراهی بد گیر کردم من باردارم وتوانتخاب اسم با شوهرم به مشکل خوردم نزدیک یه ماهه که آبجی جوونمو از دست دادم ودوست دارم که اسم دخترموشبیه به اسم اون بذارم ولی همسرم میگه من اسم بهارین ودوست دارم اسم خودمم بهاره حالا نمیدونم چیکارکنم میشه راهنماییم کنید
خدا رحمتش کنه، اسم خودت بهار و دخترت بهارین بنظرم اصلا جالب نیست
❣ دلم می خواهد یک دختر داشته باشم.❣دختری با موهای بلند مشکی و چشم های درشت خندان. اسمش را بگذارم "گیسو" و هر وقت دلم آشوب بود بنشانمش روی زانوانم و گیسهایش را ببافم تا قلبم آرام بگیرد.حالا که فکرش را میکنم دلم میخواهد "باران" هم داشته باشم. دختری لاغر و قد بلند که با صدایی مخملی برایم شعر بخواند. یک دختر تپل و مهربان با گونه های سرخ و گرد هم میخواهم. اسمش را بگذارم "آلما" و موهایش را با شامپوی سیب بشویم تا حسودی موهای طلایی خواهرش "گندم" را نکند. آدم برای دختری با موهای طلایی جز گندم چه اسمی می تواند بگذارد. معلوم است، "خورشید"! اصلا خورشید باید اولین دخترم باشد و هر صبح که چشمهایش را باز می کند ببیند خواهرش "شبنم" زودتر از او سماور را روشن کرده، "شادی" را بیدار کرده و به "نسترن" رسیده. دلم میخواهد در حیاط خانه م "ترانه" بخواند و "بهار" برقصد. "نگار"م خودش را لوس کند و من به هیچ کدام نگویم که روز تولد خواهرشان "الهه" مجذوب چشم هایش شده م. دلم چقدر دختر می خواهد. روزهایم بی "سحر"، شبهایم بی "مهتاب"، آسمانم بی "ستاره" و زندگی بدون "افسانه" ممکن نیست. تازه یک "ساقی" هم میخواهم تا سرم را گرم کند و "همدم" تا درد دل هایم را برایش بگویم. "رویا" می خواهم تا انگیزه زندگیم باشد و "آرزو" که دلیل نفس کشیدنم. دلم میخواهد یک دختر داشته باشم. دختری که خودم را توی چشمهایش و آرزوهایم را روی پیشانیش ببینم. هیچ اسمی توصیفش نکند. همه چیز باشد و هیچ نباشد. از هر قیدی آزاد باشد و در هیچ ظرفی جا نشود. رهای رها باشد! آری، انگار دلم می خواهد دخترم "رها" باشد..
به نظرم، نه بهارین،نه بهاره، بزارین بهار فک کنم به توافق برسین
تیکر رسیدن به هدفمه...چیزی که سختره دوس داشتن خودمه تا نسبت به دوست داشتن یه نفر دیگه صادقانه بیاین چیزی رو که باید بپذیریم رو قبول کنیم معیارهایی که داری برای خودتم سختن حلقه ی ضخیم زندگیت هم یه بخشی از خودته و تو همونی هستی که باید باشی بیا خودمونو ببخشیم زندگی طولانی تر از اونیه که بخوایم به خودمون شانسی ندیم من توی این هزارتو به خودم اعتماد دارم تو به من نشون دادی که دلیلی دارم باید خودمو دوست داشته باشم نفس کشیدنم... راهی که میریم... دلیلهای من هستند دیروز من... امروز من... فردای من...من یاد میگیرم چطور خودمو دوس داشته باشم بدون جا انداختن یه قسمت بدون جا انداختن یه نقطه ی همه چیز خودم من به تایید یکی نیاز داشتم حتی الان که دارم خودمو پیدا میکنم ولی دیگه نمیخوام بمیرم من کسیم که ناراحت بودم من کسی که آسیب میدیدم منم زیبا میشم زیبایی وجود داره قلبم میگه زیبایی اونجاست توی مسیر دوست داشتن خودم اونچه که بیشتر از همه بهش احتیاج دارم مهم ترین کار من الان مسیریه که برای خودم میرم کاریه که برای خودم انجام میدم نگرشیه که برای منه اون خوشحالی ایه که برای منه تو به من نشون دادی که دلیلی دارم من باید خودمو دوست داشته باشم من باید خودمو دوست داشته باشم نفس کشیدنم...راهی که میریم...دلیلهای من هستن♡
تیکر رسیدن به هدفمه...چیزی که سختره دوس داشتن خودمه تا نسبت به دوست داشتن یه نفر دیگه صادقانه بیاین چیزی رو که باید بپذیریم رو قبول کنیم معیارهایی که داری برای خودتم سختن حلقه ی ضخیم زندگیت هم یه بخشی از خودته و تو همونی هستی که باید باشی بیا خودمونو ببخشیم زندگی طولانی تر از اونیه که بخوایم به خودمون شانسی ندیم من توی این هزارتو به خودم اعتماد دارم تو به من نشون دادی که دلیلی دارم باید خودمو دوست داشته باشم نفس کشیدنم... راهی که میریم... دلیلهای من هستند دیروز من... امروز من... فردای من...من یاد میگیرم چطور خودمو دوس داشته باشم بدون جا انداختن یه قسمت بدون جا انداختن یه نقطه ی همه چیز خودم من به تایید یکی نیاز داشتم حتی الان که دارم خودمو پیدا میکنم ولی دیگه نمیخوام بمیرم من کسیم که ناراحت بودم من کسی که آسیب میدیدم منم زیبا میشم زیبایی وجود داره قلبم میگه زیبایی اونجاست توی مسیر دوست داشتن خودم اونچه که بیشتر از همه بهش احتیاج دارم مهم ترین کار من الان مسیریه که برای خودم میرم کاریه که برای خودم انجام میدم نگرشیه که برای منه اون خوشحالی ایه که برای منه تو به من نشون دادی که دلیلی دارم من باید خودمو دوست داشته باشم من باید خودمو دوست داشته باشم نفس کشیدنم...راهی که میریم...دلیلهای من هستن♡
من همیشه محترمانه و با ادب نظرمو بیان میکنم. هر جا ادب نشون دادم و بی ادبی دیدم عین خودشون رفتار نمیکنم و نمیگم با هرکی عین خودش، فقط به این فکر میکنم که من از یه گوساله توقع ادب ندارم! چون اون تو طویله بزرگ شده، از طرفی بین گاوها هم رشد کرده! در مورد خیلیا هم همینطوره. مراقب شخصیت خودتون باشید🤩🌹سر تا پایم را خلاصه کنندمی شوم "مشتی خاک"که ممکن بود "خشتی" باشد در دیوار یک خانه، یا "سنگی" در دامان یک کوه، یا قدری "سنگ ریزه" در انتهای یک اقیانوس، شاید "خاکی" از گلدانیا حتی "غباری" بر پنجره! اما مرا از این میان برگزیدند :برای" نهایت"برای" شرافت"برای" انسانیت"و پروردگارم بزرگوارانه اجازه ام داد برای :" نفس کشیدن "" دیدن "" شنیدن "" فهمیدن "و ارزنده ام کرد بابت نفسی که در من دمیدمن منتخب گشته ام :برای قرب برای رجعت برای سعادت من مشتی از خاکم که خدایم اجازه ام داده:به انتخاب، به تغییر ، به شوریدن، به" محبت "