من واقعا اینایی که مینویسمو از ته قلبم مینویسم عزیزم ....بخدا خواهر منم همین شرایطو داشت...
انقدر مسخرش کردن اطرافیان چون .فقیر بود...
بعد که بچش دنیا اومد از غربت اومدن شهر خودمون دامادم کارش عوض شد خونه و ماشین خریدن دوتا مغازه باز کردن ...همه زندگی خواهرمو تو سرشوهراشون میزدن ....
از من میشنوی گلم ...به اون افکار مضخرف که بخاطر تغیر هرمونیه اصلا بها نده....
کاریه که شده و انشالله بعدها به حرفم میرسی و میبینی خدا چه لطفی رو به شما و بچه اولت کرده ..